ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيه مورد بحث جواب مى‏دهد كه:

ما دانا هستيم به آنچه كه زمين از بدنهاى شما مى‏خورد، و آنچه از بدنهايتان ناقص مى‏سازد، و علم ما چنان نيست كه جزئى از اجزاء شما را از قلم بيندازد تا برگرداندن آن به خاطر نامعلوم بودن دشوار و يا نشدنى باشد.

ممكن هم هست معنايش چنين باشد:

ما مى‏دانيم چه كسى از آنان مى‏ميرد و در زمين دفن مى‏شود، و در نتيجه از جمع آنان يك انسان كم مى‏گردد. در احتمال اول كلمه" من" تبعيضى و در احتمال دوم بيانيه خواهد بود.

" وَ عِنْدَنا كِتابٌ حَفِيظٌ"- يعنى و نزد ما كتابى است كه حافظ هر چيز است، بلكه آثار و احوال هر چيزى را هم ضبط مى‏كند. و يا معنايش اين است كه: نزد ما كتابى است كه خود آن كتاب محفوظ است و حوادث، آن را دچار دگرگونى و تحريف نمى‏كند. و آن كتاب عبارت است از لوح محفوظ كه تمامى آنچه بوده، و آنچه هست و آنچه تا قيامت خواهد بود در آن كتاب محفوظ است.

و اينكه بعضى از مفسرين «1» گفته‏اند كه" مراد از كتاب نامه‏هاى اعمال است" سخن درستى نيست، اولا از اين جهت كه خدا اين كتاب را حافظ آنچه زمين از مردم كم مى‏كند معرفى كرده و آنچه زمين از مردم كم مى‏كند ربطى به اعمال كه كتاب اعمال حافظ آن است ندارد.

و ثانيا خداى سبحان اين كتاب را در كلام مجيدش به لوح محفوظ توصيف كرده نه به نامه اعمال. پس حمل اين كتاب كه مورد بحث است بر نامه اعمال آن هم بدون شاهد قرآنى حمل صحيحى نيست.

و حاصل جوابى كه خداى تعالى به كفار و منكرين معاد مى‏دهد، اين است كه كفار خيال كرده‏اند مردن و خاك شدن و متلاشى شدن ذرات وجودشان، به طورى كه ديگر اجزاى آن تمايزى از هم نداشته باشند، آنان را براى ما هم مجهول الاجزاء مى‏كند، و ديگر نمى‏توانيم آن اجزاء را جمع‏آورى نموده، دوباره برگردانيم. و ليكن اين خيال، خيالى است باطل، براى اينكه ما مى‏دانيم چه كسى از ايشان مرده، و اجزاى بدنش كه قبلا به صورت گوشت يا خون يا استخوان بود فعلا به چه صورتى درآمده و كجا رفته؟ همه را مى‏دانيم، و نزد ما كتابى حفيظ است كه هر چيزى در آن ثبت است و آن عبارت است از لوح محفوظ.

(1) مجمع البيان، ج 9، ص 140.

/ 590