رد استبعاد اعاده خلقت و بيان امكان آن با استناد به وقوع خلقت نخستين‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

با اينكه هر دو خلقت مثل هم‏
است، باز هم در باره خلقت جديد در شك‏اند. و سپس اشاره مى‏كند به خلقت نخستين انسان، و اينكه خدا حتى خطورات قلبى او را مى‏داند، و رقبايى بر او گمارده تا با دقيقترين وجه مراقبتش كنند، آن گاه سكرات مرگ او را مى‏گيرد، و بعد از آن يا داخل بهشت مى‏شوند و يا داخل آتش. بعد براى بار دوم به سرگذشت اقوام گذشته كه آيات خدا و معاد را تكذيب كردند و دچار خشم الهى و عذاب انقراض گشتند، با اينكه از شما مردم نيرومندتر بودند، اشاره نموده، مى‏فرمايد: همان خدايى كه آنان را آن طور كيفر داد قادر است شما را نيز كيفر كند.

رد استبعاد اعاده خلقت و بيان امكان آن با استناد به وقوع خلقت نخستين‏

" أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ"

كلمه" عى" كه مصدر" عيينا" است- به طورى كه راغب مى‏گويد- به معناى ناتوانى و كسالتى است كه بعد از انجام كارى و يا سخنرانى عارض مى‏شود. وقتى مى‏گوييم:" أعيانى كذا" و يا" عييت بكذا" معناى اولى اين است كه فلان كار مرا خسته كرد، و دومى اين است كه من از فلان كار خسته شدم «1». و مراد از خلق اول، خلقت اين نشاه طبيعت با نظامى است كه در آن جارى است، و يكى از انواع موجودات آن خلقت همانا انسان است، البته انسان دنيايى. پس وجهى نيست در اينكه ما نيز مانند فخر رازى «2» خلق اول را منحصر در خلقت آسمانها و زمين بدانيم. هم چنان كه وجهى نيست كه مانند بعضى ديگر از مفسرين «3» آن را منحصر در خلقت انسان بدانيم و بگوييم چون در ذيل آيه آمده كه" كفار در اشتباهى از خلقت جديدند" و خلقت جديد مربوط به انسانها است لذا خلقت اول هم منحصر در انسان است، براى اينكه خلقت جديد شامل آسمان و زمين نيز مى‏شود، هم چنان كه فرموده:

" يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ" «4»

و خلقت جديد به معناى خلقت نشاه جديد است كه منظور از آن، نشاه آخرت است. و استفهام در آيه انكارى است.

و معناى آيه اين است كه: مگر خلقت نخستين، ما را عاجز و ناتوان كرد كه نتوانيم براى بار دوم خلق كنيم؟

يعنى: نه، ما از خلق اول عاجز نشديم، با اينكه خلقت اول آفريدن از هيچ و بدون الگو است، پس چگونه خلقت دوم كه اعاده همان خلق است ما را عاجز مى‏كند.

(1) مفردات راغب، ماده" عى".

(2) تفسير فخر رازى، ج 28، ص 162.

(3) روح المعانى، ج 26، ص 177.

(4) روزى كه زمين و آسمان مبدل به زمينى ديگر و آسمانى ديگر مى‏شود، و مردم همگى براى خداى واحد قهار آشكار مى‏شوند. سوره ابراهيم، آيه 48.

/ 590