است، باز هم در باره خلقت جديد در شكاند. و سپس اشاره مىكند به خلقت نخستين انسان، و اينكه خدا حتى خطورات قلبى او را مىداند، و رقبايى بر او گمارده تا با دقيقترين وجه مراقبتش كنند، آن گاه سكرات مرگ او را مىگيرد، و بعد از آن يا داخل بهشت مىشوند و يا داخل آتش. بعد براى بار دوم به سرگذشت اقوام گذشته كه آيات خدا و معاد را تكذيب كردند و دچار خشم الهى و عذاب انقراض گشتند، با اينكه از شما مردم نيرومندتر بودند، اشاره نموده، مىفرمايد: همان خدايى كه آنان را آن طور كيفر داد قادر است شما را نيز كيفر كند.
رد استبعاد اعاده خلقت و بيان امكان آن با استناد به وقوع خلقت نخستين
" أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ" كلمه" عى" كه مصدر" عيينا" است- به طورى كه راغب مىگويد- به معناى ناتوانى و كسالتى است كه بعد از انجام كارى و يا سخنرانى عارض مىشود. وقتى مىگوييم:" أعيانى كذا" و يا" عييت بكذا" معناى اولى اين است كه فلان كار مرا خسته كرد، و دومى اين است كه من از فلان كار خسته شدم «1». و مراد از خلق اول، خلقت اين نشاه طبيعت با نظامى است كه در آن جارى است، و يكى از انواع موجودات آن خلقت همانا انسان است، البته انسان دنيايى. پس وجهى نيست در اينكه ما نيز مانند فخر رازى «2» خلق اول را منحصر در خلقت آسمانها و زمين بدانيم. هم چنان كه وجهى نيست كه مانند بعضى ديگر از مفسرين «3» آن را منحصر در خلقت انسان بدانيم و بگوييم چون در ذيل آيه آمده كه" كفار در اشتباهى از خلقت جديدند" و خلقت جديد مربوط به انسانها است لذا خلقت اول هم منحصر در انسان است، براى اينكه خلقت جديد شامل آسمان و زمين نيز مىشود، هم چنان كه فرموده:" يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ" «4»و خلقت جديد به معناى خلقت نشاه جديد است كه منظور از آن، نشاه آخرت است. و استفهام در آيه انكارى است.و معناى آيه اين است كه: مگر خلقت نخستين، ما را عاجز و ناتوان كرد كه نتوانيم براى بار دوم خلق كنيم؟ يعنى: نه، ما از خلق اول عاجز نشديم، با اينكه خلقت اول آفريدن از هيچ و بدون الگو است، پس چگونه خلقت دوم كه اعاده همان خلق است ما را عاجز مىكند.(1) مفردات راغب، ماده" عى".(2) تفسير فخر رازى، ج 28، ص 162.(3) روح المعانى، ج 26، ص 177.(4) روزى كه زمين و آسمان مبدل به زمينى ديگر و آسمانى ديگر مىشود، و مردم همگى براى خداى واحد قهار آشكار مىشوند. سوره ابراهيم، آيه 48.