ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين معنا در صورتى است كه كلمه" عى" را به معناى عاجز شدن بگيريم، و اگر به معناى تعب و خستگى بگيريم، هم چنان كه بعضى آن را ترجيح داده‏اند، معنا چنين مى‏شود كه: مگر ما از خلقت نخستين خسته شده‏ايم كه ديگر بار نتوانيم خلقتى جديد كنيم؟ كه در حقيقت صاحبان اين پندار خداى تعالى را با خود قياس كرده‏اند، چون انسان- و همچنين ساير حيوانات- وقتى كارى انجام مى‏دهد، و زياد هم انجام مى‏دهد سرانجام دچار خستگى و كوفتگى بدن مى‏شود، و همين كوفتگى نمى‏گذارد به كار خود ادامه دهد، و از سر گيرد، ولى اگر از سر مى‏گرفت همان كارى را كه از او برمى‏آمد انجام مى‏داد، ليكن اگر از سر نگرفت چون توانايى نداشت و خسته شده بود، اما چنين نيست كه انجام دادن برايش محال باشد، نه، باز هم ممكن است، چون آنچه مى‏كند با آنچه كرده مثل همند.
و اين معناى بدى نيست، و ليكن بعضى «1» گفته‏اند استعمال كلمه" عى" در معناى عجز فصيح‏تر است.

علاوه بر اين، سوق دادن حجت از طريق عجز محال بودن عمل و نفى آن را هم مى‏رساند و مطلوب هم همان است. آيه شريفه مى‏خواهد محال بودن را نفى كند، به خلاف اينكه حجت را از راه خستگى سوق دهيم، چون تنها دشوارى عمل را مى‏رساند نه محال بودنش را. و آنهايى كه منكر معادند نمى‏خواهند بگويند اين عمل دشوار است، بلكه مى‏خواهند بگويند محال است، و چنين چيزى ممكن نيست.

" بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ"

- كلمه" لبس" به معناى التباس و اشتباه است، و مراد از خلق جديد، تبديل نشاه دنيا به نشاه‏اى ديگر و داراى نظامى ديگر غير از نظام طبيعى است كه در دنيا حاكم است، براى اينكه در نشاه اخرى- كه همان خلق جديد است- ديگر مرگ و فنايى در كار نيست، تمامش زندگى و بقاء است. چيزى كه هست اگر انسان اهل سعادت باشد نعمتش خالص، نعمت است و نقمت و عذابى ندارد. و اگر از اهل شقاوت باشد بهره‏اش يكسره نقمت و عذاب است و نعمتى ندارد، بخلاف نشاه اول، و نظام در خلق اول كه درست بر خلاف آن است.

(چون هم نعمتش آميخته با ناگواريها است و هم عذابش آميخته با لذت است، چيزى كه هست در اول لذت بيشتر از الم، و در دوم الم بيشتر از لذت است).

(1) روح المعانى، ج 26، ص 177.

/ 590