علم خدا به انسان از طريق فرشتگان كاتب اعمال‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين جمله مى‏خواهد مقصود را با عبارتى ساده و همه كس فهم اداء كرده باشد و گر نه مساله نزديكى خدا به انسان مهم‏تر از اين و خداى سبحان بزرگتر از آن است، براى اينكه خداى تعالى كسى است كه نفس آدمى را آفريده و آثارى براى آن قرار داده، پس خداى تعالى بين نفس آدمى و خود نفس، و بين نفس آدمى و آثار و افعالش واسطه است، پس خدا از هر جهتى كه فرض شود و حتى از خود انسان به انسان نزديكتر است، و چون اين معنا معناى دقيقى است كه تصورش براى فهم بيشتر مردم دشوار است، لذا خداى تعالى به اصطلاح دست‏
كم را گرفته كه همه بفهمند، و به اين حد اكتفاء كرده كه بفرمايد:" ما از طناب وريد به او نزديك‏تريم".

و يا در جاى ديگر قريب به اين معنا را آورده بفرمايد:

" أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ- خدا بين انسان و قلبش واسطه و حائل است".

مفسرين در معناى اين آيه وجوه زيادى ذكر كرده‏اند كه چون فائده‏اى در نقل آن نديديم از نقلش صرفنظر نموده خواننده را به مراجعه كتب آنان توصيه مى‏كنيم «1».

علم خدا به انسان از طريق فرشتگان كاتب اعمال‏

" إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ"

كلمه" تلقى" و" تلقن" به معناى گرفتن است. و مراد از" متلقيان" به طورى كه از سياق استفاده مى‏شود دو فرشته‏اى است كه موكل بر انسانند، و عمل او را تحويل گرفته آن را با نوشتن حفظ مى‏كنند.
و جمله" عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ" در تقدير" عن اليمين قعيد و عن الشمال قعيد" است يعنى دو فرشته‏اى كه يكى در سمت راست نشسته و يكى در سمت چپ نشسته.
و منظور از سمت راست و سمت چپ، راست و چپ آدمى است. و كلمه" قعيد" به معناى قاعد، يعنى نشسته مى‏باشد.

و حرف" اذ" در جمله" إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ" ظاهرا متعلق به محذوف است، و تقدير آن" اذكر اذ يتلقى المتلقيان" است، يعنى به ياد آر و متوجه باش اين را كه دو فرشته عمل انسان را مى‏گيرند. و منظور از اين دستور اين است كه به علم خداى تعالى اشاره كند و بفهماند كه خداى سبحان از طريق نوشتن اعمال انسانها توسط ملائكه به اعمال انسان علم دارد، علاوه بر آن علمى كه بدون وساطت ملائكه و هر واسطه‏اى ديگر دارد.

بعضى از مفسرين «2» گفته‏اند كه:

ظرف مذكور متعلق به كلمه" أقرب" در آيه قبل است، و معناى آن اين است كه: ما از رگ وريد به او نزديك‏تريم زمانى كه فرشتگان موكل او اعمالش را براى نوشتن مى‏گيرند. ولى به نظر مى‏رسد كه وجه قبلى با سياق موافق‏تر باشد، براى اينكه در اين وجه بر اين اساس ظرف را متعلق به كلمه" اقرب" دانسته كه غرض عمده بيان اقربيت خداى تعالى به انسان و علمش به اوضاع و احوال او باشد، و بقيه جزئيات مقصود اصلى نيستند، بلكه پيرامون همان غرض عمده دور مى‏زنند، در حالى كه ظاهر سياق و مخصوصا با در نظر گرفتن آيه بعدى اين است كه هر دو قسم علم مقصود اصلى و مستقل‏
هستند، هم علم از طريق اقربيت و هم علم از طريق گرفتن ملائكه و نوشتن اعمال بندگان.

(1) مجمع البيان، ج 9، ص 144.

(2) روح المعانى، ج 26، ص 179.

/ 590