ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كلمه" سياقه" كه مصدر" سائق" است، به معناى وادار كردن حيوان به راه رفتن است، كه در اين صورت راننده در عقب حيوان قرار دارد، و حيوان را مى‏راند. به عكس" قيادت" كه به معناى كشيدن حيوان از جلو است.
و اين كه فرموده:" وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ" معنايش اين است كه هر نفسى به سوى خدا مى‏آيد، و در محضر او براى فصل قضاء و پس دادن حساب حضور به هم مى‏رساند. به دليل اينكه در جاى ديگر فرموده:" إِلى‏ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَساقُ" «1».

مقصود از سائق و شهيدى كه در قيامت همراه
...

مقصود از سائق و شهيدى كه در قيامت همراه هر كسى مى‏آيند و بيان اينكه مخاطب آيه:" لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا ..." كيست و مفهوم آن چيست‏

و معناى آيه اين است كه: هر كسى در روز قيامت به محضر خداى تعالى حاضر مى‏شود، در حالى كه سائقى با او است كه او را از پشت سر مى‏راند و شاهدى همراه دارد كه به آنچه وى كرده گواهى مى‏دهد. ولى در آيه شريفه تصريح نشده كه اين سائق و شهيد ملائكه‏اند يا همان نويسندگانند و يا از جنس غير ملائكه‏اند، چيزى كه هست از سياق آيات چنين به ذهن مى‏رسد كه آن دو از جنس ملائكه‏اند، و به زودى رواياتى در اين باب خواهد آمد.

و نيز تصريح نشده به اينكه در آن روز شهادت منحصر به اين يك شاهدى است كه در آيه آمده. و ليكن آيات وارده در باره شهداى روز قيامت عدم انحصار آن را مى‏رساند. و نيز آيات بعدى هم كه بگومگوى انسان را با قرين خود حكايت مى‏كند دلالت دارد بر اينكه با انسان در آن روز غير از سائق و شهيد كسانى ديگر نيز هستند.

" لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ"

وقوع اين آيه در سياق آيات قيامت و قرائنى كه پيرامون آن است، اقتضا دارد كه اين آيه نيز از خطابات روز قيامت و خطاب كننده در آن خداى سبحان، و مورد خطاب در آن همان انسانى باشد كه در جمله" وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ" سخن از او به ميان آمده، و اين معنا را دست مى‏دهد كه خطاب در آن خطابى است عمومى و متوجه به تمامى انسانها.

الا اينكه توبيخ و عتابى كه از آن استشمام مى‏شود چه بسا اقتضا كند كه بگوييم خطاب در آن تنها متوجه منكرين معاد باشد، علاوه بر اين، سياق اين آيات اصلا سياق رد منكرين معاد است كه گفته بودند" أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً ذلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ".

و اشاره به كلمه" هذا" به آن حقايقى است كه انسان در قيامت با چشم خود معاينه مى‏كند و مى‏بيند كه تمامى اسباب از كار افتاده، و همه چيز ويران گشته، و به سوى خداوند واحد قهار برگشته است، و همه اين حقايق در دنيا هم بود. اما انسان به خاطر ركون و اعتمادى كه به اسباب ظاهرى داشت از اين حقايق غافل شده بود، (و خيال مى‏كرد سببيت آن اسباب از خود آنها است، و نمى‏دانست كه هر چه دارند از خداست و خدا روزى سببيت را از آنها
خواهد گرفت)، تا آنكه در قيامت خداى تعالى اين پرده غفلت را از جلو چشم او كنار زد، آن وقت حقيقت امر برايش روشن شده فهميد، و به مشاهده عيان فهميد، نه به استدلال فكرى.

(1) امروز تو را به سوى پروردگارت مى‏رانند. سوره قيامت، آيه 30.

/ 590