ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بعضى «1» گفته‏اند: مراد از آن نافله‏هايى است كه هر نمازى دارد. و بعضى «2» گفته‏اند:

مراد دو ركعت و يا چند ركعت نماز بعد از نماز مغرب است.

و بعضى «3» گفته‏اند: مراد از آن نماز وتر است كه در آخر نافله‏هاى شب قرار دارد.

" وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ"

در اين آيه" استماع" را به معانى مختلفى تفسير كرده‏اند، و از همه به ذهن نزديكتر اين است كه متضمن معناى انتظار باشد، يعنى منتظر روزى باش كه در آن روز بشنوى نداى منادى را از مكانى نزديك. و جمله" يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ" روى هم مفعول" و استمع" است، و مراد از نداى منادى همان نفخه صور است كه مسئول آن به طورى كه از آيه بعد استفاده مى‏شود در آن مى‏دمد.

و اينكه فرمود:" ندا از مكانى نزديك است" بدين جهت است كه ندا آن چنان به خلائق احاطه دارد كه به نسبت مساوى بگوش همه مى‏رسد، و افراد نسبت به آن دور و نزديك نيستند، چون ندا- همانطور كه گفتيم- نفخه بعث و كلمه حيات است.

" يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ"

اين آيه بيان آن روزى است كه منادى ندا مى‏دهد. و اگر فرمود: صيحه‏اى است به حق، براى اين است كه قضايى است حتمى، همان طور كه در تفسير جمله" وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ..." گفتيم.

و معناى اينكه فرمود" ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ" اين است كه امروز روز خروج از قبرها است، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده" يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً" «4».

" إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ"

مراد از" احياء" افاضه حيات بر جسدهايى است كه در دنيا مرده‏اند. و مراد از" اماته" همان ميراندن در دنيا است، كه عبارت است از منتقل شدن به عالم قبر. و مراد از جمله" وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ" به طورى كه از سياق برمى‏آيد احياء در روز قيامت است.

" يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسِيرٌ"

كلمه" تشقق" در اصل" تتشقق" و از باب" تفعل" است كه به معناى شكافته شدن است، و معنايش اين است كه:

زمين از روى ايشان شكافته مى‏شود، و ايشان به سرعت به‏
سوى دعوت كننده بيرون مى‏شوند.

(1 و 2 و 3) مجمع البيان، ج 9، ص 150.

(4) روزى كه به سرعت از قبرها بيرون مى‏شوند. سوره معارج، آيه 43.

/ 590