ترجمه تفسیر المیزان جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 18

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و نيز اينكه عبادت را حمل كردند بر استعداد و صلاحيت عبادت، و گفته‏اند:

غرض‏
از خلقت جن و انس اين است كه صلاحيت و استعداد عبادت را داشته باشند، و يا مورد امر و نهى عبادى قرار بگيرند، احتمالى است ضعيف، براى اينكه اين معنا بسيار واضح است كه اگر كسى از چيزى استعداد و صلاحيت فعلى را مى‏خواهد، براى اين مى‏خواهد كه آن فعل را انجام دهد، و به فرضى هم كه به گفته شما غرض از خلقت صلاحيت عبادت باشد، باز غرض اصلى و اولى عبادت است، و صلاحيت و استعداد مقدمه آن است.

پس نمى‏توانيم عبادت در آيه را حمل كنيم بر صلاحيت و استعداد عبادت، و اگر حمل كنيم در حقيقت اعتراف كرده‏ايم به اينكه غرض اولى و بالذات، خود عبادت است، و اينجاست كه دوباره اشكال- البته اگر اشكالى باشد- برمى‏گردد.
پس حق همين است كه بگوييم الف و لام در دو كلمه" الجن" و" الانس" الف و لام جنس است، نه استغراق، و مراد از عبادت، خود عبادت است نه صلاحيت و استعداد آن.

و اگر غرض به استعداد هم تعلق گرفته باشد غرض ثانوى و جزئى است تا مقدمه باشد براى غرض اولى و اعلا كه همان عبادتست، هم چنان كه خود عبادت يعنى اعمالى كه عبد با اعضاء و جوارح خود انجام مى‏دهد، برمى‏خيزد، مى‏ايستد، ركوع مى‏كند، به سجده مى‏افتد، غرض به همه اينها تعلق گرفته، و لذا مى‏بينيم به آنها امر فرموده، اما اين غرض براى مطلوب ديگر و غرض بالاتر است، و آن اين است كه بندگى و ذلت عبوديت بنده را در برابر رب العالمين نشان دهد، ذلت عبوديت و فقر مملوكيت محض خود را در قبال عزت مطلق و غناى محض مجسم و ممثل سازد، هم چنان كه چه بسا اين معنا از آيه شريفه" قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ" «1» نيز استفاده شود، چون در اين آيه" عبادت" را" به دعاء" مبدل كرده است.

پس معلوم مى‏شود كه حقيقت عبادت اين است كه بنده، خود را در مقام ذلت و عبوديت واداشته، رو به سوى مقام رب خود آورد. و همين، منظور آن مفسريست كه عبادت را به معرفت تفسير كرده، مى‏خواهد بگويد: حقيقتش آن معرفتى است كه از عبادت ظاهرى به دست مى‏آيد.
پس غرض نهايى از خلقت همان حقيقت عبادت است، يعنى اين است كه بنده از خود و از هر چيز ديگر بريده، به ياد پروردگار خود باشد، و او را ذكر گويد.

(1) بگو پروردگار من اعتنايى به شما و سرنوشت شما ندارد، اگر دعايتان نبود. سوره فرقان، آيه 77.

/ 590