بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
بعضى «1» ديگر گفتهاند: معناى" قربى" تقرب به خدا است، و" مودت به قربى" عبارت است از مودت به خدا از راه تقرب جستن به او به وسيله اطاعت و معناى آيه اين است كه: من از شما اجرى نمىخواهم مگر همين را كه به وسيله تقرب جستن به خدا به او مودت كنيد.اشكال اين وجه اين است كه:بنا بر اين وجه در جمله" إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى" ابهامى خواهد بود كه جا ندارد با آن ابهام خطاب به مشركين شود، چون خلاصه مفادش اين است كه مردم با خدا تودد كنند، و يا ود و دوستى او را داشته باشند به اينكه به درگاهش تقرب جويند، و حال آنكه مشركين منكر آن نيستند، چون مشركين اگر آلهه خود را مىپرستند به همين ملاك تودد با خدا و تقرب به سوى او مىپرستند، و خداى تعالى از همين مشركين حكايت مىفرمايد كه گفتهاند:" ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى" «2» و نيز گفتهاند: " هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللَّهِ" «3».پس اگر به گفته مفسرين مزبور معناى جمله" إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى" تودد نسبت به خدا از راه عبادت است، بايد آن را مقيد كرده باشد به عبادت خدا به تنهايى، و بفرمايد: شما كه با پرستش بتها مىخواهيد به خدا تقرب جوييد، راه تودد و تقرب اين نيست، بلكه راهش اين است كه تنها خدا را بپرستيد و من از شما جز اين را توقع ندارم، و در چنين مقامى مهمل گذاشتن اين قيد با ذوق سليم سازگار نيست.علاوه بر اينكه در آيه شريفه كلمه" مودت" آمده، نه" تودد" و در كلام خداى سبحان سابقه ندارد كه كلمه" مودت" اطلاق شده باشد بر تودد مردم نسبت به خداى تعالى و تقرب به او، هر چند كه عكس اين در كلام خداى تعالى آمده، و خدا را نسبت به بندگان ودود و داراى مودت خوانده، و فرموده:" إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ" «4» و" وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ" «5» و شايد ودود خواندن خدا از اين باب باشد كه كلمه مودت اشعار دارد بر اينكه دارنده اين صفت نسبت به افراد مورد مودت، خود را متعهد مىداند كه مراعات حال آنان را نموده و از حالشان تفقد كند.(1) روح المعانى، ج 25، ص 32.(2) ما اين بتها را نمىپرستيم مگر براى اينكه قدمى به سوى خدا نزديكمان كنند، سوره زمر، آيه 3.(3) اينها شفيعان ما نزد خدايند. سوره يس، آيه 18.(4) سوره هود، آيه 90.(5) سوره بروج، آيه 14.