بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
كلمه" قدر" در مقابل كلمه" بسط" است. اولى به معناى تنگ گرفتن رزق و دومى به معناى وسعت دادن به آن است، در جمله سابق هم كه مىفرمود:" يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ" به همين معنا است. و كلمه" قدر"- به فتح قاف و دال، و هم به سكون دال- به معناى كميت و حجم هر چيز است، و در جمله مورد بحث كه مىفرمايد:" وَ لكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ" به اين معنا است. مىفرمايد خداى تعالى هر چه را بخواهد با كميت و حجم نازل مىكند. و به معناى كميت و حجم معين هم مىآيد، مانند آيه" فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ" «1».كلمه" بغى" به معناى ظلم است. و كلمه" بعباده" از باب به كار بردن ظاهر در جاى ضمير است، چون مىتوانست بفرمايد" انه بهم خبير بصير" به خاطر اينكه در اول آيه كلمه" عباده" ذكر شده بود. و نكتهاى كه دوباره آن را ذكر كرد و به ضمير آن اكتفاء نفرمود، اين است كه خواست به بيان خبير و بصير بودنش به حال بندگان اشاره كند، و بفرمايد بدين جهت خبير و بصير به آنان است كه مخلوق او و هيئتشان قائم به او است، و ديگر معقول نيست كه محجوب از او بوده و برايش مجهول و ناشناخته باشند، و همچنين كلمه" لعباده" خالى از اين اشاره نيست كه چرا خداى تعالى رزق بندگان خود را مىدهد، چون بندگان اويند، و رزق بندگان به عهده مولايشان است.و معناى آيه شريفه اين است كه: اگر خداى تعالى رزق همه بندگان خود را وسعت بدهد و همه سير شوند، شروع مىكنند به ظلم كردن در زمين، چون طبيعت مال اين است كه وقتى زياد شد طغيان و استكبار مىآورد، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:" إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى" «2».و به همين جهت خداى تعالى رزق را به اندازه نازل مىكند، و به هر كس به مقدارى معين روزى مىدهد، چون او به حال بندگان خود خبير و بصير است، مىداند كه هر يك از بندگانش استحقاق چه مقدار از رزق دارد، و چه مقدار از غنى و فقر مفيد به حال او است، همان را به او مىدهد.(1) ما به هر چيز اندازه معين داديم، پس در اندازه دهى هم بهترين اندازه دهندگانيم. سوره مرسلات، آيه 23.(2) انسان وقتى بىنياز شود طغيان مىكند. سوره علق، آيه 7.