بيان آيات" وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوارِ فِي الْبَحْرِ ..."
بيان آيات" وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوارِ فِي الْبَحْرِ ..." كه كشتىها را به عنوان يكى از آيات خداوند به ياد مىآورد
" وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ" كلمه" جوارى" جمع" جاريه" است كه به معناى كشتى است. و كلمه" أعلام" جمع" علم" است كه به معناى علامت است. و كوه را (از آن جهت كه علامت راهها است) علم مىگويند، و اگر كشتى را به كوه تشبيه كرده به منظور افاده بزرگى آن بوده و بقيه الفاظ آيه روشن است." إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَواكِدَ عَلى ظَهْرِهِ ..."ضمير در كلمه" يشا" به خداى تعالى برمىگردد، مىفرمايد: اگر خدا بخواهد باد را فرو مىنشاند. و كلمه" رواكد" جمع" راكدة" به معنى ثابت و پا بر جا است. و معناى آيه اين است كه: اگر خدا بخواهد باد را كه وسيله حركت كشتىها است فرو مىنشاند و كشتىها در وسط اقيانوسها از حركت باز مىايستد." إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ" - كلمه" صبر" در اصل به معناى" حبس" است. و كلمه" شكر" هم در اصل به معناى اظهار نعمت ولى نعمت به زبان يا به عمل است. و معناى جمله اين است: آنچه كه در باره كشتىهاى حركت كننده بر پشت دريا به وسيله بادها گفتيم كه مردم و مال التجاره آنان را از ساحل اين دريا به ساحل آن دريا مىبرد، خود آياتى است براى هر كسى كه نفس خود را از اشتغال به چيزهايى كه به دردش نمىخورد حبس مىكند، و به تفكر در نعمتهاى خدا مىپردازد، چون تفكر در نعمتها يكى از مصاديق شكر نعمت است.بعضى از مفسرين «1» گفتهاند:مراد از" لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ" مؤمن است، چون هيچ مؤمنى خالى از دو حال نيست، حال ضراء و حال سراء، اگر در حال ضراء و شدت قرار گيرد، صبر مىكند و از صابران است، و اگر در حال سراء و رفاه باشد، از شاكران خواهد بود." أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِما كَسَبُوا وَ يَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ" كلمه" يوبقهن" مضارع از باب افعال يعنى از" ايباق" است، و" ايباق" به معناى" اهلاك- نابود كردن" است، و ضمير مؤنث در آخر اين كلمه به كلمه" جوارى" بر مىگردد. و ضمير مذكر در" كسبوا" به مردم عود مىكند، و دو كلمه" يوبقهن" و" يعف" عطفند بر جمله" يسكن" و معناى آيه اين است: اگر خدا بخواهد كشتىها را به وسيله غرق هلاك مىكند، و به كيفر گناهان مردم از بين مىبرد، و از بسيارى از گناهان ايشان در مىگذرد. و خلاصه مىخواهد بفرمايد: بعضى از گناهان مردم كافى است در اينكه مستحق غرق و هلاكت شوند، و خدا از بسيارى از گناهان ايشان درمىگذرد.بعضى از مفسرين «2» گفتهاند: مراد از اهلاك كشتىها، اهلاك مردم است كه سوار بر آنهايند كه يا مجازا نسبت اهلاك را به خود كشتىها داده، و يا مضافى در تقدير است، و تقدير كلام" يرسل الريح العاصفة فيوبقهم" مىباشد. و معنايش اين است كه: اگر خدابخواهد باد را ساكن و آرام مىكند و مردم در وسط دريا راكد و بى حركت مىمانند، و اگر بخواهد باد را به شدت مىفرستد تا با غرق كردن كشتى ايشان را هلاك كند. و بسيارى را مشمول عفو خود قرار داده نجات دهد.
(1 و 2) روح المعانى، ج 25، ص 43.