بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
البته اين همه تأكيد نبايد سبب شود تا نمازگزاران از روى دوش ديگران عبور كرده، مردم را به زحمت بياندازند.
على(عليه السلام) فرمود
«لأن أجلسُ عن الجمعةِ اَحَبّ اِلَيّ من أن أقعد حتّى إذا جلس الإمام جئتُ اتخطّى رِقابَ الناسِ». اگر از نماز جمعه باز بمانم نزد من بهتر از آن است كه بنشينم تا هنگامى كه امام ـ بر منبر ـ نشست، آمده و از روى گردن مردم عبور كنم.و در روايتى ديگر على(عليه السلام) فرمود: ...هنگامى كه امام ـ براى نماز جمعه ـ خارج گرديد پس هيچ كس نبايد از روى گردن مردم گام بردارد و عبور كند، بلكه بايد هر كجا ممكن است بنشيند مگر آن كه در درهاى ورودى نشسته و مانع ورود مردم به فضاهاى باز شود كه در چنين صورتى مانعى نيست كه از روى دوش ديگران عبور كند.لازمه عمل به چنين دستورى آن است كسانى كه به محلّ نماز جمعه وارد مى شوند از همان ابتدا به ترتيب صفوف را پر كرده، جاى خالى باقى نگذارند، تا كسانى كه پس از اين به محل برگزارى نماز جمعه وارد مى شوند دچار مشكل نشده، ناچار نشوند از روى دوش ديگران عبور كنند.
دو خطبه به جاى دو ركعت
امام صادق(عليه السلام) فرمود:«لا جُمعةَ اِلاّ بِخُطبة، وإنّما جُعِلَتْ رَكعتينِ لمكانِ الخُطبتينِ». نماز جمعه نمى شود مگر به وسيله خطبه، و همانا نماز جمعه را دو ركعت قرار داده اند به دليل جايگزينى دو خطبه.
و در روايتى ديگر فرمود
«إنّما جُعِلَتِ الخُطبةُ، عِوَضاً عنِ الرّكعتين اللّتينَ أُسقِطَتَا مِنْ صلاةِ الظُّهرِ، فهي كالصلاةِ لا يحلّ فيها إلاّ ما يحلّ في الصلاةِ». همانا خداوند براى نماز جمعه دو خطبه قرار داده است، به جاى دو ركعتى كه از نمازظهر برداشته شده، پس خطبه ها همانند نماز هستند و روا نيست در آنها مگر آن چه انجام آن در نماز رواست.
نشستن به سوى خطيب جمعه
عن على(عليه السلام) أنه قال: «يَستقبِلُ الناسُ الإمامَ (عند الخُطبة) بوجوهِهِمْ، ويَصْغُوْنَ إليه». على(عليه السلام) فرمود: به هنگام ايراد خطبه ها، مردم به صورت، به طرف امام جمعه مى نشينند و به او گوش فرا مى دهند.
همچنين آن حضرت فرمود
«لا كلامَ والإمامُ يخطُبُ يومَ الجُمُعَةِ ولا التفاتَ». هنگامى كه امام خطبه مى خواند در روز جمعه نبايد سخن گفت، و نه به اين طرف و آن طرف توجه نمود.امام صادق(عليه السلام) از پدران بزرگوارشان(عليهم السلام) از على بن ابيطالب(عليه السلام) و ايشان از رسول خدا(صلى الله عليه وآله)نقل كرده اند كه آن حضرت فرمود: «كُلّ واعظ قَبْلَةٌ».
هر سخنگو و پند دهنده اى قبله است.
يعنى وقتى خطيب براى مردم خطبه مى خواند، همه بايد به سوى او نشسته، وى را قبله خود قرار دهند. عدى بن ثابت از پدرش نقل كرده، كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله)هنگامى كه بر منبر مى ايستاد ياران آن حضرت صورت هايشان را به سوى پيامبر(صلى الله عليه وآله) گردانده، روبروى ايشان مى نشستند « و خطبه ها را گوش مى دادند ».
مؤمنان سكوت
محمد بن مسلم از امام صادق(عليه السلام) نقل كرد كه فرمود:«إذا خَطَبَ الإمامُ يومَ الجمعةِ فلا ينبغي لأحد أنْ يتكلَّمَ حتّى يفرُغَ الإمامُ مِن خُطْبَتِهِ، فإذا فَرَغَ الإمامُ مِنَ الخطبتينِ تكلّمَ ما بينَهُ وبين أن يُقام للصَّلاةِ». هنگامى كه امام روز جمعه خطبه مى خواند، بر هيچكس سزاوار نيست سخن بگويد تا آن كه امام جمعه خطبه را به پايان برد، پس از آن كه امام از دو خطبه فراغت يافت و پيش از اقامه نماز جمعه مى توان سخن گفت.
امام صادق(عليه السلام) فرمود
«نهى رسولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله) عن الكلامِ يومَ الجمعةِ والإمامُ يخطب، فمن فعل ذلك فقد لغى، وَمَنْ لَغَى فلا جمعةَ لهُ». رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از سخن گفتن روز جمعه در حالى كه امام خطبه مى خواند نهى فرمود، پس كسى كه چنين كند كار بيهوده كرده است، و كسى كه كار بيهوده كند نماز جمعه براى او نيست.
امام صادق(عليه السلام) فرمود
«إذا قامَ الإمامُ يخطُبُ، فقد وجب على الناسِ الصَّمتَ». هنگامى كه امام جمعه ايستاده خطبه بخواند، پس بر مردم سكوت واجب است.شهيد ثانى در رساله جمعه خود به نقل از پيامبر(صلى الله عليه وآله)آورده است:«مَنْ تكلّمَ يومَ الجمعةِ والإمامُ يخطُبُ، فهو كالحمارِ يحملُ أسفاراً». كسى كه روز جمعه و در حالى كه امام خطبه مى خواند سخن گويد، همانند الاغى است كه كتاب حمل مى كند ! حتى اگر كسى در جايى نشسته كه صداى خطيب جمعه را خوب نمى شنود باز لازم است سكوت را رعايت كند.قال رسول الله(صلى الله عليه وآله): «للمُنْصِتِ الذّي لا يسمعُ، كأجر المنصتِ الّذي يَسمعُ». گوش دهنده اى كه نمى شنود، مانندگوش كننده اى است كه مى شنود.همچنين مأمومين به هنگام ايراد خطبه ها نبايد مشغول نماز مستحبى شده، و كار ديگرى انجام دهند. رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «إذا دَخَلَ أحدُكُمُ المسجدَ والإمامُ على المنبرِ فلا صلاةَ ولا كلامَ حتّى يفرُغَ الإمامُ». اگر يكى از شما به مسجد وارد شد در حالى امام جمعه مشغول خطبه خواندن است، پس نه نماز بخواند و نه سخن بگويد تا آن كه امام خطبه ها را به پايان برد.
شيوه نشستن در نماز جمعه
روى عن النبي(صلى الله عليه وآله) النّهيُ عَنِ الاحتَباءِ وقتَ الخِطبة. مرحوم شهيد ثانى در رساله جمعه خود گويد: از پيامبر(صلى الله عليه وآله)روايت شده كه آن حضرت از نشستن به حالت «چمباتمه» هنگام ايراد خطبه نماز جمعه نهى فرموده است. مرحوم طريحى در مجمع البحرين «احتباء» را اينگونه معنى كرده است: زانوها را به وسيله لباس و يا دست ها به سمت شكم كشيدن، و شايد دليل نهى آن باشد كه اين گونه نشستن خواب آور است و يا آن كه چنين نشستن با بزرگداشت و احترام خداوند متعال منافات دارد. در منابع اهل سنت نيز نهى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) با عبارات مختلف آمده است: عن رسول الله(صلى الله عليه وآله): «أنّه نَهى عَنِ الْحَبْوَةِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ». ابن ماجه در سنن خود اين چنين نقل كرده است:«نهى رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله) عَنِ الاحْتِباءِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ، يَعْنيوالامام يَخْطُبُ».
و در تعبيرى ديگر
«نَهى رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله) أن يَحْتَبِيَ الرَّجُلُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ والإمامُ يَخْطُبُ».
ويژگى هاى خطيب جمعه
«ينبغي أن يكون الخطيبُ بليغاً مراعياً لمقتضياتِ الأحوال بالعباراتِ الفصيحةِ الخاليةِ عن التعقيدِ، عارفاً بما جرى على المسلمينَ في الأقطار سيما قطره، عالماً بمصالحِ الإسلامِ والمسلمينَ، شجاعاً لا يلومُهُ في اللهِ لومةُ لائم، صريحاً في إظهار الحقِّ وإبطالِ الباطلِ حَسْبَ المقتضياتِ والظُّروفِ، مراعياً لِما يوجِبُ تأثيرَ كلامِهِ في النفوسِ من مُواظِبةِ أوقاتِ الصلاةِ، والتَّلَبُّسِ بِزِيِّ الصالحينَ والأولياءِ، وأن يكون أعمالُهُ موافقاً لمواعظه وترهيبه وترغيبه، وأن يجتنبَ عمّا يُوجِبُ وَهْنَهُ ووهنَ كلامِهِ حتّى كثرةِ الكلامِ والمزاحِ وما لا يعني، كلُّ ذلك إخلاصاً للهِ تعالى وإعراضاً عن حبِّ الدّنيا والرئاسةِ ـ فإنَّه رأسُ كلِّ خطيئة ـ ليكونَ لكلامِهِ تأثيرٌ في النفوسِ...».امام خمينى(قدس سره) در تحرير الوسيله مى نويسند: