و اژه «سياست» از واژه هايى است كه گرفتار دست هواپرستان شده و معانى ضدّ و نقيضى از آن اراده شده است. «سياست» به معناى صحيح كلمه، چيزى است كه براساس آن سياست مدار جز خليفه الهى در زمين نيست. امام مجتبى(عليه السلام) در اين رابطه فرمودند: «ندّبنا اللّه لسياسية الأمة; خدا ما را سياستمدار امت خواند». سياست در اين ديدگاه همان اعتقاد به ولايت ولى اللّه و خليفه خدا در ميان انسان ها است، چيزى كه نپذيرفتن آن مايه ردّ اعمال آدمى و نيز عامل سود نبردن از دين دارى است در پايان حديث معروف به «سلسلة الذّهب» از امام هشتم(عليه السلام) نيز اشاره شده است كه گفتن «لااله الا اللّه» در صورتى در ساختار هدايت آدميان مؤثر است كه گوينده آن، ولايت و امامت را بپذيرد و معصوم(عليه السلام) را خليفه الهى در زمين بداند; چنانكه در حديثى ديگر از عبداللّه عمر آمده است كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «جبرئيل از قول خداوند متعال فرمود: ولاية على بن ابيطالب حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابى». اميرمؤمنان(عليه السلام) فرمود: از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) شنيدم كه فرمود: خداى تبارك و تعالى فرمود: امّتى را كه پيرو امامى باشند كه از سوى من مبعوث نشده باشد كيفر مى دهم، گرچه در زندگى فردى، اهل عبادت باشند، و رحمت مى آورم بر پيروان امام عادلى كه از سوى من آمده باشد، گرچه اهل خطا و لغزش باشند. از رهنمود فوق به دست مى آيد كه روى آوردن به پيشوايان دين و اجراى سياست مورد نظر اسلام داراى اهمّيّت و تقدّس ويژه اى در پيشگاه خدا است.