بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
كرد " بان ربك اوحي لها " به موجب اينكه پروردگار تو به او وحي كرده است ، به او تعليم كرده است " يومئذ يصدر الناس اشتاتا ليروا اعمالهم " آن وقت است كه مردم گروه گروه بيرون مي روند براي اينكه عملهايشان به آنها ارائه داده شود " فمن يعمل مثقال ذرش خيرا يره 0 و من يعمل مثقال ذرش شرا يره " ( 1 ) . الان براي ما اين امر لا اقل به صورت يك امر خيلي محتمل است ، كي مي تواند بگويد چنين وضعي پيش نمي آيد ؟ " اذا السماء انفطرت 0 و اذا الكواكب انتثرت " ( 2 ) يا " اذا السماء انشقت " (3) اينها يك چيزهايي است كه لا اقل رفع مانع شده ، اگر علم نتواند چنين روزي را پيش بيني كند ولي نفي هم نمي تواند بكند ، يعني لا اقل بر خلاف علم نيست . ولي به هر حال اگر كساني هم راهي را رفته اند ، نه اين است كه آن راه را رفته ان د بدون اينكه هيچ الهامي گرفته باشند يا بدون اينكه هيچ كمكي به ما كرده باشند ، راهي است كه بالاخره آنها هم رفته اند . مسلم ما از گفته هاي آنها مي توانيم كمك بگيريم و استفاده كنيم بدون اينكه بگوييم آنها متوجه اشكالاتي بوده اند در همين مسأله عود ارواح به اجساد به اين شكل كه روحها به جسدها عود كند ، آنها به يك اشكالات علمي دچار بوده اند كه امروز ما هم دچار هستيم . امروز خيلي اشخاص ديگر هم مي گويند اگر معني معاد اين باشد كه عين همين بدنهاي افراد [ ايجاد شود ] ، آن كسي كه مي ميرد ، با همان بدني كه مرده است بيايد محشور شود ، آيا اين امكان پذير است ؟ اين حرفي بوده كه از چندين صد سال پيش مي گفته اند : انسانهايي كه از اول تا آخر عالم بر روي زمين پيدا شده اند و دائما آمده اند و رفته اند ، اگر ما حجم و وزن بدن آنها را حساب كنيم ، چندين برابر زمين انسان آمده و رفته ، يعني اين سطح و اين قشر زمين تا مقداري ، چندين بار بدن انسانها شده و دو مرتبه خاك شده ، كه اگر بخواهيم ميلياردها ميليارد انسان را با اين بدنها جمع كنيم زمين ما اساسا گنجايش آن را ندارد ، چندين برابر زمين هم گنجايش آن را ندارد . پس اينها و بسياري از مسائل ديگر ، يك چيزهايي است كه بايد آنها را حل كنيم . البته مسأله بسيار مشكل و معضلي است . . 1 زلزال / 1 - . 8 . 2 انفطار / 1 و . 2 . 3 انشقاق / . 1