استدلالهاي قرآن بر معاد
دو نوع استدلال در قرآن هست . يك نوع استدلال بر معاد ، بر اساس توحيد است كه قرآن مي گويد ممكن نيست خدا خدا باشد ولي معادي نباشد ، يعني اگر معاد نباشد خلقت عبث است . اين خودش يك استدلال است . قرآن خواسته روي اين مطلب استدلال كند : " ا فحسبتم انما خلقناكم عبثا و انكم الينا لا ترجعون " ( 1 ) . البته ما روي اين استدلالها بعد بيشتر صحبت مي كنيم ولي حالا اين مدعاي خودمان را كه " معاد از اصول دين است " مي خواهيم بگوييم روي چه حساب است . قرآن در واقع اين طور مي گويد : يا بايد بگوييد خدايي نيست ، پس خلقت و آفرينش عبث و باطل و بيهوده است ، دنبال حكمت در خلقت نبايد رفت و مانعي نخواهد داشت كه خلقت بر عبث و بيهوده باشد ، و يا اگر خدايي هست كه جهان را آفريده است معادي هم بايد باشد ، معاد متمم خلقت است ، مكمل خلقت است ، جزئي از خلقت است كه با نبودن آن خلقت ناقص است ، خلقت عبث و بيهوده است .. 1 مؤمنون / 115 : [ آيا چنين پنداشتيد كه ما شما را عبث آفريده ايم و به سوي ما بازگشت نخواهيد كرد ؟ ] .