وجهه خلقي و وجهه امري انسان - معاد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معاد - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

 ايجادش است ، ديگر هيچ حالت منتظره اي در وجود او نيست . آنوقت جاهاي ديگر هم كه كلمه " من امره " آمده است ، همه را همين طور معني مي كنند : " ينزل الملائكة بالروح من امره " ملائكه را فرود مي آورد به كمك روح يا با روح . " من امره " يعني از آن كه از جنس امر پروردگار است

. همه اينها به عقيده اين آقايان تعريف و بيان ماهيت است به آن مقداري كه مي شده بيان ماهيت كنند . كلمه " من امره " يا " من امر الله " در قرآن زياد آمده است و هر چه كه آمده است به عقيده اين آقايان جنس را بيان مي كند ، يعني " از جنس امر پروردگار " .

وجهه خلقي و وجهه امري انسان

پس اينجا كه ذكر كرده است : " يسئلونك عن الروح " كه مطلق هم ذكر كرده است اين روح كه در قرآن آمده : مؤيد است ، در انسان هم دميده مي شود و حامل وحي هم هست ، جنس آن چيست ؟ آن را براي ما تعريف كن ، جواب داده اند كه روح از جنس امر پروردگار است . چون اين شامل روح انسان هم مي شود ، طبعا در مورد روح انسان هم اين نتيجه را مي گيرند كه انسان هم داراي دو وجهه و دو جنبه وجودي است ، وجهه خلقي و وجهه امري ، هر دو را دارد . "

 اذا سويته " وجهه خلقي انسان يعني اين وجود تدريجي انسان را مي گويد ( 1 ) ، هر جا " اذا سويته " يا " ثم سواه " آمده است ، اين " سواه " جنبه مادي انسان را بيان مي كند كه جنبه مادي ، زماني و مكان و تدريجي است ، " نفخت فيه من روحي " جنبه امري او را بيان مي كند . انسان در خلقت تدريجي خودش به جايي مي رسد كه همان طور كه آقاي مهندس خودشان اشاره كردند " من عند الله " از نزد پروردگار [ به او چيزي افاضه مي شود ] . همه چيز از نزد پروردگار است ولي " از نزد پروردگار " كه گفته مي شود

 مقصود اين است : به اينجا كه مي رسد ، نه از چيزهايي كه الان در نزد شما هم هست ، از بالاتر از نزد شما و از بالا [ چيزي ] سرازير مي شود ، يعني يك چيزي از نزد پروردگار بر وجود خلقي افاضه شد كه نفس وجود آن ،

. 1 فعلا به آن بحث كار ندارم كه آن وجود تدريجي همان خلقت تدريجي است كه علوم آن را مي شناسد ( و آن وقتي است كه انسان به مرحله آمادگي مي رسد براي اينكه آدم بشود و تا آن وقت براي آدم بودن آمادگي نداشته است ) يا همان طوري است

/ 110