معاد نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معاد - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

 جلوتر برود ، يعني نه اينكه امثال ملاصدرا اينجا كه رسيده اند كميت شخصشان لنگ بوده ، نه ، اينجا كه رسيده اند علم قديم به شكلي بوده كه اجازه نمي داده است يك قدم جلوتر بروند ، ولي علم امروز در اينجا جلوي ما را باز كرده و همين راهي كه آقاي مهندس رفته اند با اتكاء علم امروز بسيار راه مفيدي است . در ميان قدماي ما فقط مرحوم آقا علي مدرس با اينكه در عصر قديم هم هست ( متعلق به زمان ناصرالدين شاه است ) و ظاهر هم اين است

 كه توجه به علم جديد نداشته ولي در عين حال در اين زمينه حرفهايي زده كه بوي اين مطلب مي آيد . چرا علم قديم اجازه نمي داده است ؟ آن روز هم عرض كردم و حالا تكرار مي كنم : در علم قديم اين حرفها نمي توانسته مفهوم داشته باشد كه خورشيد يك روزي پير شود و از بين برود ، ماه پير شود و از بين برود ، زمين ما ساقط شود ، چون بر اساس فلكيات قديم بوده و افلاك يك حقايق ازلي و تا ابد بوده اند و زمين هم يك موجودي بوده كه براي هميشه بايد در مركز عالم باقي بماند . خراب شدن عالم به طور كلي ، براي آنها نمي توانسته از نظر علمي مفهوم داشته باشد ، هر وقت مي گفتند تعبدا مي گفتند ولي از نظر علمي نمي توانستند توجيه كنند . حالا كه قرآن مي گويد : "

 و الارض جميعا قبضته يوم القيامة و السموات مطويات بيمينه " ( 1 ) تصريح قرآن است : زمين در آن روز در قبضه خداست و آسمانها به دست قدرت الهي در هم پيچيده مي شود ، اگر ما اين مرحله را هم توانستيم حل كنيم كه خود آقاي مهندس در اين مرحله گامهاي خيلي مؤثر و مفيدي برداشته اند

 يعني مرحله اي كه تمام عالم به سوي قيامت مي رود ، كه آن خواصي كه عرض كردم [ پديد مي آيد ] كه نظامات عوض مي شود و تغيير مي كند و عالم مي رود به سويي كه در آنجا انسانها ديگر پيري ندارند ، فرسودگي ندارند ، مردن ندارند ، تكليف نمي تواند آنجا وجود داشته باشد ، اجل و مهلت مقرر و از اين حرفها نمي تواند وجود داشته باشد ، وسوسه نمي تواند وجود داشته باشد و در آنجا حيات بر موت غلبه مي كند يا به تعبير ما در آنجا روح بر جسم غلبه مي كند ، نظام جنبه هاي حكومت روح بر جسم است نه جسم بر روح ، اگر ما اين مطلب را طي كنيم و برويم جلوتر ، يك قدم بسيار بزرگي را برداشته ايم . تنها آن [ توجيه كه معاد ، جسماني است ] نمي تواند م عاد قرآن را حل كند .

. 1 زمر / . 67

/ 110