دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ - جلد 2

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جز خانه‏اى كه پيامبر
خدا و خديجه در آن بودند، و من سومين آن دو بودم.

نور وحى و رسالت را مى‏ديدم و بوى نبوّت را استشمام مى‏كردم و من، هنگامى كه وحى بر او فرود آمد، ناله شيطان را شنيدم. پرسيدم: اى پيامبر خدا! اين ناله چيست؟ گفت:
«اين، شيطان است. از اين‏كه او را بپرستند، نوميد است. همانا تو آنچه را من مى‏شنوم، مى‏شنوى و آنچه را من مى‏بينم، مى‏بينى، جز اين‏كه پيامبر نيستى؛ بلكه وزير هستى و بر راه خير».
1
تصريح پيامبر خدا بر امامت و ولايت على عليه السلام بدان
گونه گسترده و روشن است كه هيچ ترديدى را بر
نمى‏تابد. آن بزرگوار، نه يك بار و نه دو بار، بلكه ده‏ها بار
به اشارت و صراحت، «حقّ خلافت» و «خلافت حق» را
فرياد كرد و طرحى روشن و مشخّص براى آينده امّت در
انداخت و اين همه ، در برابر چشم مردم صورت
پذيرفت. اين حق‏نمايى و حق‏گسترى، تمام دوران
رسالت آن بزرگوار را فرا گرفت و در واقعه «غدير» به
اوج خود رسيد و حق بر ستيغ قرار گرفت.

در نگريستن به همه اين موارد ـ كه در اين فصل، به
تفصيل، گزارش خواهند شد ترديدى باقى نمى‏گذارد كه
بزرگ‏ترين دل‏مشغولى پيامبر خدا، مسئله «امامت و
رهبرى آينده» بوده است. از اين روى، پيامبر صلي الله عليه و آله براى
روشن كردن اين حقيقت و ابلاغ اين مأموريت الهى ،
هيچ مناسبت و موقعيّت شايسته‏اى را از دست، نهشته
است.

در اين فصل، بر پايه اسناد و مدارك بسيار و با استناد
به متون حديثى، تاريخى و تفسيرى فريقين، گزارشى
ارائه كرده، تحليل بحث را از نخستين روزهاى رسالت
پيامبر صلي الله عليه و آله آغاز مى‏كنيم و اوج آن را در غدير، نشان
خواهيم داد. سپس واقعه غدير را با شرح بيشتر باز
مى‏گوييم و چگونگى آن را در پرتو روايت و درايت،
بررسى خواهيم نمود.


نهج البلاغة: خطبه 192.

/ 384