دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ - جلد 2

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مولاى اوست. خدايا! هر كه او را
دوست دارد، دوست بدار و هر كه دشمنش مى‏دارد،
دشمنش بدار». 1

776.تفسير العيّاشى ـ به نقل از ابن عبّاس و
جابر بن عبد اللّه‏ ـ: خداى متعال، پيامبرش محمّد صلي الله عليه و آله را
فرمان داد كه على عليه السلام را پيش چشم مردم، بلند كند تا از
ولايتش آگاهشان سازد. پس پيامبر خدا ترسيد مردم
بگويند كه او از پسر عمويش حمايت كرده است و در
اين ماجرا بر او طغيان كنند. پس، خداوند به او وحى كرد:
«اى پيامبر! آنچه را از سوى پروردگارت بر تو نازل شده،
برسان و اگر چنين نكنى، رسالتش را نگزارده‏اى و
خداوند، تو را از [گزند [مردم حفظ مى‏كند». پس، پيامبر
خدا در روز غدير خم به [ابلاغ] ولايت او برخاست. 2

777.تفسير الفخر الرازى ـ در ذيل گفته خداى
متعال: «اى پيامبر! ابلاغ كن...» ـ: مفسّران در شأن نزول
آيه وجوهى را ذكر كرده‏اند: ... وجه دهم: آيه در فضل
على بن ابى طالب عليه السلام نازل شد و چون اين آيه نازل شد،
پيامبر صلي الله عليه و آله دست او را گرفت و گفت: «هر كه من مولاى
اويم، على مولاى اوست. خدايا! هر كه دوستش مى‏دارد،
دوست و هر كه دشمنش مى‏دارد، دشمن بدار».

پس عمَر، او را ديد و گفت: «اى پسر ابو طالب! بر تو
مبارك باد! مولاى من و مولاى هر مرد و زن باايمان
شدى».

اين وجه، نظر ابن عبّاس و بَراء بن عازب و محمّد بن
على [باقر عليه السلام [است. 3

با وجود ادله قانع كننده‏اى كه درپى مى‏آيد، نظرات
ديگرانى مثل فخر رازى قابل توجه نبوده و بى اساس
است و براى مواجهه با فضائل امام على عليه السلام ساخته شده
است.


1 -  بشارة المصطفى: 243، الأمالى، شجرى: 1/145،
مناقب آل أبى طالب: 3/21.

2 - 
تفسير العيّاشى: 1/331/152.

3 -  تفسير الفخر الرازى: 12/52.

/ 384