فصل سوم : زمينههاى خلافت عثمان
3 / 1
وصيّت عمر درباره جانشين
1050 .الطبقات الكبرى ـ به نقل از مِسوَر بن مَخرَمه ـ: از عمر بنخطّاب، زمانى كه سالم بود، خواسته مىشد كه جانشين تعيين كند؛ امّا
او خوددارى مىورزيد. روزى، او بر منبر رفت و سخنانى گفت و از
جمله گفت: اگر من مُردم، كار شما با اين شش نفرى است كه پيامبر خدا
در هنگام رحلتش از آنها خشنود بود: على بن ابى طالب و همتايش
زبير بن عوّام، عبد الرحمان بن عوف و مانندش عثمان بن عفّان، طلحة
بن عبيد اللّه و همراهش سعد بن مالك.هان! شما را به قضاوت پروامَدارانه و تقسيم عدالتمندانه سفارش
مىكنم. 1 1051 .الكامل فى التاريخ ـ به نقل از عمر بن خطّاب ، پيش از
وفاتش ـ: «پس از سخنم با شما، تصميم گرفته بودم كه با غور و
بررسى، كارتان را به كسى بسپارم كه شايستهترينِ شما در وا داشتن شما
به حق است» و به على عليه السلام اشاره كرد. [آنگاه افزود:] «امّا بيهوش شدم و
در رؤيا ديدم كه مردى داخل باغى شد و شروع به چيدن
الطبقات الكبرى: 3/61، كنز العمّال: 5/732/14249 .