دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ - جلد 3

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پس، دامن از خلافت بر كشيدم و از آن، روى پيچيدم و نيك
انديشيدم كه يا بى ياور بستيزم و يا بر اين تيرگى و ظلمت، شكيب
ورزم؛ ظلمتى كه در آن، بزرگ‏سالانْ فرتوت و خُردسالانْ پير گردند و
مؤمن، تا لحظه ديدار پروردگارش، در آن به رنج و زحمت باشد.

ديدم شكيبايى خردمندانه‏تر است. پس با خارى در چشم و استخوانى
در گلو و با آن كه ميراثم را تاراج‏رفته مى‏ديدم، شكيب ورزيدم تا آن كه
اوّلى به راه خود رفت [و مُرد] و خلافت را پس از خود به فلان
سپرد.

[سپس امام عليه السلام به شعر اَعشى، تمثّل جست]:

*چه قدر تفاوت است ميان اكنون كه [آواره] بر پشت شترانم

*
و روزى كه در كنار حيّان، برادر جابر، غنوده بودم!

شگفتا كه او (ابو بكر) در حياتش درخواست مى‏كرد كه وى را از
خلافتْ معاف دارند؛ امّا براى پس از وفاتش، آن را به ديگرى سپرد! چه
سفت و محكم به پستان خلافت چسبيدند و آن را ميان خود قسمت
كردند [، دوشيدند و نوشيدند]!

سپس آن را به جايى ناهموار و جانفرسا و پر گزند درآورْد و در اختيار
كسى قرار داد كه پى در پى مى‏لغزيد و پوزش مى‏طلبيد و همراهش
سوارى را مى‏مانْد كه بر مَركبى چموش است [كه] اگر مهارش را محكم
كِشد، بينى‏اش پاره گردد و اگر رهايش كند، بجَهد و سرنگونش
سازد.

به خدا سوگند، مردم در نتيجه [كارهاى او [به انحراف و چموشى و
رنگ به رنگ شدن و كجروى دچار گشتند و من، با وجود آن كه زمانش
طولانى و آزردگى‏اش سخت بود، شكيب ورزيدم، تا آن كه او (عمَر)
نيز به راه خود رفت و در گذشت و خلافت را در ميان گروهى نهاد و
مرا يكى از آنان پنداشت.

خدايا، چه شورايى! چه وقت در برترى من بر اوّلىِ آنها (ابوبكر) ترديد
افتاد كه اكنون با اينان برابر شمرده مى شوم؟!

/ 325