دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ - جلد 3

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بيدار مى‏شود و خطر را جدّى مى‏يابد. از اين رو از امام عليه السلام
مى‏خواهد كه انقلابيون را از اهدافشان باز دارد و در مقابل، متعهّد
مى‏شود كه شيوه حكومتدارى را دگرگون سازد و بر اساس خواست
آنان رفتار كند.

امام عليه السلام با انقلابيون سخن مى‏گويد و آنان را به پايان دادن محاصره
عثمان، متقاعد مى‏سازد. در مقابل، عثمان، وعده مى‏دهد كه
خواست‏هاىِ آنان را بر آورَد و شيوه‏اى را كه تا كنون عمل مى‏كرده،
ادامه ندهد و بر اساس كتاب خدا و سنّت پيامبر خدا عمل كند و....

عثمان، خطابه‏اى ايراد مى‏كند و در خطابه خود، به صراحت از رفتار
گذشته خود توبه كرده، در برابر ديدگان انبوه مسلمان مى‏گويد:

به خاطر آنچه كرده‏ام، از خدا آمرزش مى‏طلبم و به سوى او باز مى‏گردم.

سپس از سَرِ ندامت و در نهايت واماندگى مى‏گويد:

به خدا سوگند، اگر حقْ تعالى مرا «بَرده» خواهد، چون برده رفتار مى‏كنم و
مانند بردگان، فروتنى مى‏ورزم و همچون برده‏اى مى‏شوم....

محاصره پايان مى‏يابد. مصريان با حاكم جديد خود، محمّد بن ابى بكر،
راهى مصر مى‏شوند. مسلمانان ديگر نيز آهنگ بازگشت دارند و آنان
كه در مدينه‏اند، آهنگ خانه‏ها و زندگى عادى و...؛ امّا افسوس كه اين
توبه چندان دوام نمى‏آورَد و نزديكان خليفه و امويانِ زشت‏انديش و
زشت‏كردار، بويژه مروان، او را از تصميم خود باز مى‏گردانند و با
جَوسازى و صحنه‏گَردانى، چنان عرصه را بر او تنگ مى‏كنند كه هنوز
انقلابيون به آبادى‏هاى خود نرسيده، تمام وعده‏هاى خويش را زير پاى
مى‏نهد.

اين دگرگونى خليفه به قدرى زشت است كه نائله، همسر عثمان، فرياد
مى‏زند:

به خدا سوگند، آنان (مشاوران عثمان)، او را به كشتن مى‏دهند و به گناهش
وامى‏دارند. او سخنى گفته است و سزا نيست كه از آن، دست كشد.

/ 325