دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ - جلد 3

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

5 / 1

نافرمانى در كوفه

1179 .أنساب الأشراف: هنگامى كه عثمانْ متوجّه اعتراض و
شكايت مردم شد، كارگزارانش را نزد خود فرا خواند. پس معاويه (از
شام)، عبد اللّه‏ بن سعد بن ابى سرح (از مغرب)، عبد اللّه‏ بن عامر بن
كريز (از بصره) و سعيد بن عاص (از كوفه) نزد او آمدند....

اهالى كوفه غيبت معاويه را از شامْ مغتنم شمرده، به برادرانشان كه در
حمص بودند، نامه نوشتند كه باز آيند و آنان را به اين كار، ترغيب
كردند و به آنان اعلام كردند كه با پافشارى عثمان بر زشتكارى‏هايش،
اطاعتش لازم نيست و آن نامه را به وسيله هانى بن خطّابِ ارحبى
فرستادند.

هانى بن خطّاب، با شتاب و از راه صحرا به سوى آنان رفت. پس چون
نامه ياران خود را خواندند، [مالك [اَشتر و گروه تبعيدى، رو به كوفه
نهادند و وارد آن شدند.

قاريان و سرشناسان، همگى با اَشتر پيمان بستند و تعهّد دادند كه هرگز
نگذارند سعيد بن عاص به عنوان والى، داخل كوفه شود....

يك روز مالك بن حارثِ اَشتر برخاست و گفت: عثمان، [سنّت
پيامبر صلي الله عليه و آله را [تغيير داده و دگرگون كرده است. و مردم را بر جلوگيرى از
ورود سعيد به كوفه تحريك كرد.

قبيصة بن جابر بن وهب اسدى ـ كه از نسل عميرة بن جدار بود ـ به او
گفت: اى اَشتر! 1 زخمت هميشگى باد و اثرى از تو مباد! دير آمده‏اى و
بدبختى آورده‏اى. آيا ما را به اختلاف و فتنه و شكستن بيعت و خلع
خليفه فرمان مى‏دهى؟

اَشتر گفت: اى قبيصة بن جابر! تو را به اينها چه؟ به خدا سوگند، قومت
جز به


اَشتر به كسى مى‏گويند كه بر اثر ضربه، پلك چشمش دريده يا
فروافتاده باشد.

/ 325