تنها هزار نفر را به يارى عثمان بفرستد؟! پس چرا چنين نمىكند.سادهانگارى است كه حادثهاى به اين گستردگى را به فردى ناشناخته
و يا جريانى بىريشه مستند سازيم. تأمّل در پرسشهاى يادشده و نيز
ژرفكاوى در متون و منابع براى پيجويى پاسخ آنها، جستجوگر تاريخ
اسلام را به مسائل و نكاتى رهنمون مىشود كه فراتر از آن چيزى است
كه سادهانگارانْ مطرح كرده، كوشش در استوار جلوه دادن آن دارند. در
يك كلام مىتوان گفت كه شورش مسلمانان بر ضدّ عثمان، ريشه در
عملكرد او و اطرافيان وى دارد. اين نكته را اندكى بيشتر مىكاويم.عثمان، مردى از طبقه اشراف مكّه است كه نزديكان او (بنى اميّه) از
دشمنان ديرين و كينتوز اسلاماند. طايفه بنى اميّه، از جمله سران
مبارزه با اسلاماند؛ همان كسانى كه تا مجبور نشدند، اسلام نياوردند.
1 به همين جهت، نه
وجهه دينى دارند و نه پايگاه اجتماعى.در اين جا رفتار عثمان را اندكى مشروحتر بنگريم:
مقرّب ساختن طُلَقا
هنگامى كه عثمان به خلافت مىرسد، كسانِ خود و در حقيقت،«حزب طُلَقا(آزادشدگان پيامبر صلي الله عليه و آله در فتح مكّه)» را بسى مىنوازد و آنان
را كه برخىشان (همانند: حَكَم و پسرانش مروان و حارث) مطرود
پيامبر خدايند، همرازان و كارگزاران خود بر مىگيرد.در حكومتِ خليفه مسلمانان، مروانِ مطرودِ پيامبر صلي الله عليه و آله ، منشى ويژه
خليفه است
در جريان فتح مكّه، بنى اميّه پس از اجبار به تسليم شدن، اسلام آوردند و به دستور
پيامبر صلي الله عليه و آله آزاد شدند و به «طُلَقا (آزادشدگان)» شهرت يافتند.