عثمان منتهى شد؛5 . شعلهور كردن آتش جنگ جمل، در هنگامهاى كه به مصالحه
نزديك مىشد.به هر حال، گزارش يادشده را از لحاظ سند و متن، اندكى
مىكاويم.
سند گزارش
در منابع مهمّ رجالى، ناقلان سند اين گزارش، يكسر تضعيف شدهاند.بنگريد:ابن حجر درباره «سيف» مىگويد:سيف بن عمر تميمى بُرجُمى ـ و نيز گفته مىشود: سعدى، يا ضبعى، و يا
اسدى كوفى ـ مؤلّف كتاب الردّة و الفتوح است. ابن معين مىگويد:
«ضعيف الحديث است» و در جاى ديگر مىگويد: «يك سكّه پول خرد و بى
ارزش، از او بهتر است». ابو حاتم مىگويد: «متروك الحديث است و
حديثش به حديث واقدى مانَد». ابو داوود مىگويد: «اهميّتى ندارد» و
نسايى و دارقُطنى مىگويند: «ضعيف است». ابن عَدى مىگويد: «برخى از
احاديثش شناخته شدهاند؛ ولى عموم آنها ناشناختهاند و مؤيّد و پشتيبانى
ندارند». ابن حبّان مىگويد: «احاديثى ساختگى را از بزرگان نقل مىكند [و
به آنان نسبت مىدهد [و گفتهاند كه او جعل حديث مىكرده است». ابن
حبّان در ادامه سخنش مىگويد: «به زنديقىگرى نيز متّهم شده است».
برقانى از دارقطنى نقل مىكند كه: «او متروك است» و حاكم [نيشابورى[
مىگويد: «به زنديقىگرى نيز متّهم شده است و روايتش بىاعتبار است».
نوشتهاى به خطّ ذهبى خواندم كه سيف، در زمان [هارون] الرشيد مُرد. 1
تهذيب التهذيب: 2/466و467/3184، تهذيب الكمال: 12/326/2676 .