بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
اين روايت، همان است كه قاضى القضاة در كتاب المغنى آورده است .واقدى، در نقلى كه از سخن عمر دارد، [چنين آورده است كه عمر[ گفت: به خدا سوگند، اگر مرا پيش اندازند تا همچون شترْ ذبح شوم، برايم محبوبتر از آن است كه از ابو بكر پيشى گيرم.و شيخ ما، ابو القاسم بلخى، مىگويد:شيخ ما، ابو عثمان جاحظ، گفت: آن مردى كه گفت: «اگر عمر بميرد، با فلانى بيعت مىكنم»، عمّار بن ياسر بود كه گفت: «اگر عمر بميرد، با على عليه السلام بيعت مىكنم» و اين، سخنى بود كه عمر را بر انگيخت تا آن خطبه را بخواند.و محدّثان ديگر مىگويند:كسى كه در صورت مرگ عمر، آهنگ بيعت با او شده بود، طلحة بن عبيد اللّه بود.و امّا حديث بيعت ناگهانى! پيش از اين، گفته عمر گذشت كه گفته بود: «بيعت با ابوبكر، ناگهانى بود و خداوند، شرّش را نگه داشت. هر كس را كه همانند آن كند، بكشيد».اين خبر كه آن را از ابن عبّاس و عبد الرحمان بن عوف نقل كرديم، نيز به «بيعت ناگهانى» اشاره دارد؛ ولى در روال همان سخن قبلى است؛ زيرا مىگويد: «كسى فريب نخورد كه بگويد: بيعت با ابو بكر ناگهانى بود. بىگمان، چنين بود». اين جمله اشاره به اين دارد كه وى پيش از آن نيز گفته بوده كه: «بيعت با ابوبكر ناگهانى بود» 1 . 2 1 - ر. ك: شرح نهج البلاغة: 2 / 26 ـ 37 در نقل و نقد كلام سيّد مرتضى.2 - شرح نهج البلاغة: 2/25 .