بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
درآمدهاند، جدا سازم و به شوهرانشان بازگردانم، و احكام خدا را درباره اين زنان، جارى سازم، فرزندان تَغْلَب 1 را به اسارت گيرم، و زمينهاى تقسيمى خيبر را بازگردانم، ديوانهاى بخشش را از ميان بَرم و مانند زمان پيامبر خدا به مساوات رفتار كنم و از گردش اموال در ميان ثروتمندان مانع شوم، ماليات بر زمين را براندازم و در ازدواجها به برابرى حكم كنم، و خمس پيامبر را چنانكه خداوندنازل فرموده وواجب نموده، به اجرا گذارم، مسجد پيامبر را به حالت گذشتهاش برگردانم، و درهاى گشوده شده را ببندم، و درهاى مسدود شده را باز كنم، و مسح بر كفشها را حرام سازم، بر نوشيدن شرابِ كشمش، حد جارى سازم، و دو متعه را حلال گردانم، و [تعداد] تكبير نماز بر مردگان را پنج سازم، و مردم را وادارم كه «بسم اللّه الرحمن الرحيم» را در قرائت نماز، بلند ادا كنند، و آنان را كه پيامبر خدا خارج كرده بود و اكنون با پيامبر خدا داخل مسجد شدهاند، بيرون بَرم و آنان را كه پس از پيامبر خدا بيرون برده شده و رسول خدا آنها را داخل كرده بود، داخل سازم، و مردم را بر حكم قرآن و طلاقِ بر پايه سنّت، وادارم، و تمام مالياتهاى دينى (صدقات) را با صورتهاى متنوّع و اندازههايش گردآورى كنم، و وضو، غسل و نماز را به زمان و جايگاه اوّليه و احكام شرعىاش برگردانم، و مردمان نجران را به منزلهايشان بازگردانم، و رفتار با اسيران فارس و ساير ملّيتها را بر پايه كتاب خدا و سنّت پيامبر خدا باز گردانم، آنگاه مردم از اطرافم پراكنده شوند.سوگند به خداوند كه به مردم، دستور دادم كه در ماه رمضان، جز نمازهاى واجب را به جماعت نخوانند، و آنان را آگاه كردم كه جماعت در نمازهاى مستحبّى، بدعت است. ناگهان، گروهى از لشكر كه به همراه من در نبرد بودند،
آنان اهل ذمّه نبودند، از اين رو، اسير گرفتن آنان روا بود. در زمان عمر، وى با آنان مصالحه كرد كه از جزيه معاف شوند و زكات را دو برابر بپردازند (مرآة العقول، ج 25، ص 134). (م)