دانشكُشى مىداند، كه بىگمان، جامعه نبوى، علوى و الهى بايد جز آن باشد.
1
2. تصحيح فرهنگ عمومى
از جمله سياستهاى والا، برجسته و ارجمند علوى، مبارزه با سنّتهاىباطل، شيوههاى ناهنجار، روشهاىِ ناشايسته، و تأكيد بر شيوههاى پسنديده و
روشهاى بايسته و در يك جمله، تصحيح فرهنگ عمومى است. على عليه السلام به
كارگزاران نيز سفارش مىكرد كه هر چيزى را به بهانه وامانده از گذشته بودن،
از جامعه نزدايند، به دقّت بنگرند و از سنّتهاى سازنده و انسانى حمايت كنند
و با شيوهها و سنّتهاى غلط، مبارزه كنند و هرگز استمرار و گسترش آن را
برنتابند.
3. نقد، آرى! چاپلوسى، هرگز!
انتقاد، حقّىاست كه بدان وسيله، ساير حقوق احيا مىگردد و از استبداد ـ كهخطرناكترين آفت حكومتهاست ـ ، پيشگيرى كند.در جامعهاى كه انتقاد، آزاد است و مردم مىتوانند ضعفها و كاستىهاى
مديريت حاكم را بازگو كنند، دولتمردان، بهتر مىتوانند نقاط ضعف كارهاى
خود را مشاهده كنند و با فساد و بىعدالتى، مبارزه نمايند و خدمات ارزندهاى
ارائه دهند.از سوى ديگر، با نبودن انتقاد، زمينه براى رشد چاپلوسان و تملّقگويان، باز
مىشود؛ نقاط ضعف سياستها و برنامهها و اقدامات دولتمردان، پنهان
مىماند و در نتيجه، فساد و تباهى و بىعدالتى در دستگاههاى دولتى رشد
مىنمايد و به سقوط حكومتها مىانجامد.
نهج البلاغة: خطبه 2.