على عليه السلام رسيدند و ايشان، چراغ بيت المال را خاموش كرد و فرمود تا از
خانهاش چراغى ديگر بياورند و حاضر نشد حتى دقايقى از پرتو نور چراغى
كه از درآمدهاى عمومى بود، براى مسائل شخصى بهره گيرد، در همين
راستاست. 1
چهار سياستهاى اجتماعى
در مسائل اجتماعى نيز حكومت على عليه السلام پايهها، شيوهها و مواضع اصولى واستوارى دارد. متونى كه ابعاد سياستهاى اجتماعى ايشان را گزارش مىكند،
شايان توجّه و تأمّل است. بر پايه آن متون، اصول سياستهاى اجتماعى امام
را چنين مىتوان گزارش كرد:
1. عدالت اجتماعى
عدالت، محورىترين، استوارترين، بنيادىترين و شاملترين مسئله سياستو حكومت علوى است. نام مقدس امامعلى عليه السلام ، آنچنان با عدالت در آميخته
كه على، عدالت را تداعى مىكند و عدالت، على را. عدالت، آميزه هماره
زندگى على عليه السلام بود و او در راه اجراى عدالت و گسترش قسط، شهد شهادت
نوشيد.تأكيد بر اين نكته، از آن روست كه بگوييم و تأكيد كنيم كه حكومتى مىتواند
ادّعا كند از حكومت على عليه السلام الگو گرفته و سنّتشناسانه بر سيره آن بزرگوارْ
اقتدا مىكند كه سردمداران آن، به عدالتْ بيش از هر چيز، اهميّت دهند و براى
گسترش عدل و توسعه قسط و همهگير ساختن داد، از هيچ كوششى دريغ
نورزند؛ نه در بيان و كلام ـ كه امروز سرفصل شعار بسيارى از مدّعيان است ـ؛
بلكه در عمل، كردار و تعامل با مردم و در تمام لايههاى اجتماع، كه همچون
كيميا ناياب است. حكومتى
ر.ك: ص 260، ح 1560.