شود، مصالح نظام، در چگونگى اجراى احكامْ جايگاهى ويژه دارد. ايشان در
جايى به دليل شرايط خاصّ اجتماعى، فرهنگى و سياسى، و برداشت ويژه
مردم از قانون الهى، داورى بر اساس قوانين اصيل و استوار اسلامى را
تفرقهآفرين تشخيص داده است و با اجراى آن، اساس حكومت را متزلزل
ديده، داورى را روا ندانسته است تا جامعه دچار تفرقه نشود. چنين است كه
امام به شريح مىفرمايد:إقضِ كَما كُنتَ تَقضي، حَتّى يَجتَمِعَ أمرُ النّاسِ. 1 همان گونه كه در گذشته داورى مىكردى، داورى كن، تا كار جامعه سامان (انسجام)
گيرد.
شش سياستهاى امنيتى
جامعه ناامن و آكنده از هرج و مرج، به جنگلى بىقانون و آشفته، مانندتراست تا به جامعه انسانى. در نگاه على عليه السلام ، جامعه تهى از آرامش و امنيت،
بدترين سرزمينهاست. امام، از جمله مهمترين دلايل پذيرش حكومت را
بازگرداندن آرامش و امنيت به جامعه دانست. بدينسان، آن بزرگوار، توجّهى
بليغ به امنيت داشت. اصول و شيوههاى سياستهاى امنيتى امام و تلاش آن
بزرگوار در ايجاد امنيت را بدين گونه مىتوان برشمرد:
1. تأسيس نظام اطّلاعاتى كارآمد
گو اينكه در سيره امام على عليه السلام ، از تشكيلاتى با عنوان «نظام اطّلاعاتى» سخننرفته است، امّا نصوص مختلف و پراكندهاى كه در زمينه مأموريتهاى
اطّلاعاتى وجود دارد، و اقداماتى كه آن بزرگوار، به روزگار حكومتش بر
اساس جمعآورى
ر.ك: ص 305، ح 1676.