خوى جنگى و آيين اخلاقى نبرد در سيره علوى، درسآموز است و
بيداركننده. برخى از عناوين اين موضوع را بدين قرار مىتوان گزارش
كرد:
الف ـ آغاز به جنگ، هرگز!
امام، هرگز آغاز به جنگ نكرد و تا دشمن، در نهايت خيرهسرى، عرصه را برگفتگو و رويارويى مسالمتآميزْ تنگ نكرد، دست به شمشير نبرد و به
همراهان و ياران خود نيز تأكيد كرد كه هرگز آغازِ به نبرد نكنند. به واقع، اين
سياست امام، تأكيدى است بر صلحدوستى اسلام علوى و ارزشهاى انسانى،
و مخالفت با ستيزهجويى.امام، اين سياست را هماره معمول داشت و بر آن پاى فشرد. جندب ازدى
مىگويد:إنَّ عَلِيا كانَ يَأمُرُنا فى كُلِّ مَوطِنٍ لَقينا فيهِ مَعَهُ عَدُوّا فَيَقولُ: لا تُقاتِلُوا القَومَ حَتّى
يَبدَؤُوكُم فَأَنتُم بِحَمدِاللّهِعَلى حُجَّةٍ وتَركُكُم إيّاهُم حَتّى يَبدَؤُوكُم حُجَّةٌ أُخرى لَكُم.
1
هرگاه همراه على عليه السلام با دشمن رو به رو مىشديم، به ما فرمان مىداد: «با آنان، نبرد نكنيد
تا آنان، آغاز كنند؛ چرا كه شما بحمداللّهبرهان داريد و رها كردن آنان تا نبرد را آغاز
كنند، برهانى ديگر است براى شما.بدينسان، او نشان مىداد كه در فرهنگ او ستيزهگرى اصل نيست و صلح و
آرامش، اصل است.چنين بود كه امام، به نيروهاى رزمآورش سفارش كرده بود تا آغاز به جنگ
نكنند و چون آتش جنگ با شروع دشمن، شعلهور شد و به يارى خداوند،
دشمنْ شكست خورد، فراريان را نكُشند، بر مجروحان يورش نبرند، بدنها
را عريان
ر.ك: ص 344، ح 1788.