بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
سپس همه نزد وى اجتماع كردند و نزد او بودند تا آن كه با او بيعت نمودند. 1 1310.امام على عليه السلام ـ از نامهاى به معاويه ـ: به درستى كه مردمانى كه با ابوبكر، عمر و عثمان بيعت كردند، به همانگونه با من بيعت كردند. از اين رو، براى حاضران، جاى انتخاب [جديد [نيست و غايبان، حقّ ردّ آن را ندارند. همانا شورا براى مهاجران و انصار است. اگر آنان بر شخصى اتّفاق كردند و او را امام ناميدند، خداوند هم به آنْ رضايت دارد، و اگر كسى از اين امر خارج شود (با ايراد گرفتن يا بدعتگذارى)، مردمان او را به راهى كه از آن خارج شده بازگردانند، و اگر سرپيچى كرد (به جهت پيروى از غير راه مؤمنان)، با او نبرد كنند و خداوند، او را با آنچه برگزيده، واگذارد. 2 1311.امام على عليه السلام ـ در پاسخ نامه معاويه ـ: امّا اينكه خود را از طلحه و زبير جدا كردى و شاميان را از اهل بصره متمايز ساختى؛ به جانم سوگند كه در امر حكومت، همه برابرند؛ زيرا بيعتى فراگير بود كه از آن، نخبگانْ استثنا نشدند و جاى بازنگرى و تجديدنظر، در آن نيست. 3 1312.الفتوح: تمام كوفيان، با على عليه السلام بيعت كردند... آنگاه، اهل حجاز و عراقىها با على بن ابى طالب عليه السلام ، بيعت كردند. 4 1313.الطبقات الكبرى: هنگامى كه عثمان در هيجدهم ذى حجّه سال سى و پنجم، كُشته شد و فرداى آن روز، در مدينه براى على بن ابى طالب عليه السلام بيعت گرفته شد، طلحه، زبير، سعد بن ابى وقّاص، سعيد بن زيد، عمّار ياسر، اسامة بن زيد، سهل بن حنيف، ابو ايّوب انصارى، محمّد بن مسلمه، زيد بن ثابت، خزيمه بن ثابت و هر كس كه در مدينه بود از صحابيان رسول خدا و غير صحابيان، بيعت كردند. 5 1 - الجمل: 128. نيز، ر. ك : الكافئة: 12/8، الفتوح: 2/434 و 435.2 - نهجالبلاغة: نامه 6، وقعة صفّين: 29، الإمامة والسياسة: 1/113، العقد الفريد: 3/329 .3 - الكامل: 1/428، وقعة صفّين: 58. نيز، ر . ك : نهجالبلاغة: نامه 7 .4 - الفتوح: 2/439.5 - الطبقات الكبرى: 3/31.