بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
سپس مردم به من روى آوردند ـ در حالى كه از كارهاشان كناره گرفته بودم ـ و گفتند: بيعت ما را بپذير. من از پذيرش بيعتشان سر باز زدم. ديگر بار به من گفتند: بيعت ما را بپذير كه همانا اين امّت ، جز به حكومت تو خشنود نمىشوند و بيم داريم كه اگر نپذيرى، مردم پراكنده شوند. پس بيعت ايشان را پذيرفتم و تنها دو چيز مرا پروا مىداد: جدا شدنِ آن دو مرد (طلحه و زبير) كه با من بيعت كردند و بعد پيمان شكستند؛ و نيز مخالفتِ معاويه كه خداوند نه پيشينه ديندارى به او بخشيده و نه پيشينيانى دارد كه به راستى اسلام آورده باشند؛ آزاد شدهاى است فرزند آزاد شده و حزبى است در شمارِ يكى از آن احزاب. 1 او و پدرش همواره با خداى و پيامبرش و مسلمانان دشمنى ورزيدند تا آنگاه كه به اكراه اسلام آوردند.پس جاى شگفتى نيست جز از اين كه همراه او با من مخالفت كرديد و از او فرمان بُرديد و خاندان پيامبر خود را رها كرديد؛ همانان را كه شايسته نيست از ايشان جدا شويد و با آنان مخالفت ورزيد و هيچيك از مردم را با آنان برابر شماريد.هَلا كه من شما را به كتاب خدا و سنّت پيامبرش و ميراندنِ باطل و زنده كردنِ نشانههاى دين، فرا مىخوانم. اين سخن خويش را مىگويم و براى خود و شما و هر مرد و زن مؤمن و مسلمان، آمرزش مىخواهم».آن دو گفتند: گواهى بده كه عثمان، مظلومانه كشته شد.على عليه السلام به آن دو گفت: «من نه مىگويم او مظلومانه كشته شد و نه مىگويم ظالم بود كه به قتل رسيد».گفتند: هر كه نپندارد عثمان مظلومانه كشته شده، ما از او بيزاريم. سپس برخاستند و بازگشتند.على عليه السلام تلاوت كرد: «إِنَّكَ لاَتُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلاَتُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَآءَ إِذَا وَلَّوْا اشاره است به سپاهيان همپيمان براى جنگ با مسلمانان كه در سوره احزاب از آنان سخن رفته است. (م)