دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ - جلد 6

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تاريخى نشان مى‏دهد كه اكثريت قاطع سپاه
امام عليه السلام از جنگ خسته شده بودند. علاوه بر اين، مى‏دانستند كه اگر
پيروز هم شوند، مانند جنگ بصره، غنيمتى نصيبشان نخواهد شد و
انگيزه‏اى براى ادامه جنگ نداشتند. از اين‏رو، وقتى عَدى‏بن حاتم به
امام عليه السلام پيشنهاد ادامه جنگ داد و گفت: اى امير مؤمنان! آيا تا پاى جان
مقاومت نكنيم؟

على عليه السلام فرمود: «نزديك شو».

وى نزديك شد. على عليه السلام دهان خود را نزديك گوش وى آورد و
فرمود:

ببين! همه آنانى كه با من هستند، نافرمانى‏ام مى‏كنند، ولى معاويه در جمعى
است كه بعضى از وى اطاعت مى‏كنند و بعضى ديگر نافرمانى.

قاريان كوفه كه نقش عمده‏اى در سپاه امام عليه السلام داشتند، از اين گروه
(اكثريت خسته) بودند و به‏دليل موقعيتى كه درميان مردم كوفه داشتند،
در اين فضا كارگردان صحنه شدند. امّا آنان به دليل جهل و ابتلا به
بيمارى خودبينى و عُجب نتوانستند بفهمند كه قرآن بر نيزه افراشتن
شاميان، نيرنگى است براى توقّف جنگ و پيشگيرى از شكست قريب
الوقوع خود. پيوند «تَعَمُّق (تندروى دينى)» با «جهل» و «حماقت» در
اين عابدان جاهل، موجب شد تا امامِ خود را وادار به پذيرش حكميت
كنند. 1
در اين ميان، آنچه قاريان را در تصميم احمقانه خود تقويت كرد و
نيرنگ معاويه را در توقّف جنگ و ايجاد اختلاف در سپاه امام عليه السلام به ثمر
رساند ـ همان‏طور كه قبلاً اشاره شد ـ نقش كسانى بود كه با امامِ خود به
نفاق كار مى‏كردند و بعضا به وعده‏هاى معاويه دل خوش داشتند.
سردسته اينان، اشعث بن قيس بود. او از قبيله كِنْده از مردم جنوب
عربستان (يمن) است كه در سال دهم هجرت با تنى چند از


ر.ك: ص 301 (پژوهشى درباره مارقين و ريشه‏هاى انحراف آنان).

/ 439