جدا شدن قُرّاء از امام - دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ - جلد 6

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قُرّاء سطحى‏نگرِ ظاهربين كه در پس ظاهر اين صحنه، نيرنگ
را نمى‏ديدند، به لحاظ پاسداشت حرمت قرآن و به رغم مخالفت
امام عليه السلام و ياران ويژه‏اش، او را بر پذيرش حكميّت و دست برداشتن از
نبرد، ملزم كردند. آنان امام عليه السلام را تهديد كردند كه در غير اين صورت، او
را خواهند كشت. امام عليه السلام به خاطر نفوذى كه آنان در سپاه داشتند، راهى
جز پذيرش اين زورگويى بى‏بنياد جاهلانه نداشت. پس پيشنهاد آنان را
پذيرفت و مالك را كه تا نزديكى خيمه فرماندهى معاويه پيش رفته
بود، فرا خواند و بدين‏سان، ثبات نيرنگ و خُدعه رقم خورد و حاكميت
على عليه السلام با مشكلى جدّى روبه‏رو شد.

جدا شدن قُرّاء از امام

چيزى نگذشت كه پرده‏ها بالا رفت و نيرنگ معاويه عيان گشت و
قاريانِ سطحى‏نگر به فريب‏خوردگى و اشتباه خود پى بردند؛ امّا شگفتا
اين بار نيز به جاى اين‏كه بيدار شوند و آب رفته را به جوى بازگردانند،
بر تندروى، جهل، افراط و يكسويه‏نگرى خودافزودند و خطايى
بزرگ‏تر را دامن زدند و گفتند اين عمل، موجب كفر بوده است. ما توبه
مى‏كنيم و تو نيز چون كافر گشته‏اى بايد توبه كنى و معاهده خود را با
معاويه برهم زنى و جنگ را از سر بگيرى!

بى‏گمان، پذيرش عهدشكنى از جانب امام عليه السلام ـ علاوه بر آن‏كه
مخالف روش ايشان و دستورهاى اسلام بود ـ سرانجامْ چنان مى‏شد كه
گروهى مقدّس‏نماى ظاهرگراى افراطى چنان عرصه حكومت را بر
امام عليه السلام تنگ كنند كه يكسره تصميم‏گيرى درباره جنگ و صلح، و
سياست و اداره را از كف بدهد و امور كليدى از دستش خارج شود. از
اين روى، امام عليه السلام با قدرت درمقابل اين خواسته جاهلانه افراطيان
ايستاد؛ امّا قُرّاء به جاى تأمّل در نااستوارى موضع خود، باز بر سر همان
تعمّق در دين و افراط در رفتار، اين بار به هنگام بازگشت از صِفّين از
امامِ دينداران جدا شدند و در نزديكى كوفه در قريه‏اى به نام «حَروراء»
اردو زدند.

/ 439