... امّا به جماعتى سبُكْ مغز و بىخِرَد، مبتلا شدهام.و در كلامى ديگر، خطاب به آنان فرمود:وأنتُم ـ وَاللّهِ ـ مَعاشِرُ أخِفّاءُ الهامِ سُفَهاءُ الأَحلامِ. 2
شما ـ به خدا سوگند ـ جماعتى سبُكْ مغز و نابخرديد.و در سخن والايى، آن هنگام كه آهنگ بيدار كردن آنان را داشته است،
ضمن روشنگرى، حقايقى به آنان سفارش مىكند كه از لجاجت و عمل
كردن از سر جهالت دست بردارند و راه اعتدال جويند و سپس به
چگونگى خُلق و خوى آنان اشاره كرده، مىفرمايد:ثُمَّ أنتُم شِرارُ النّاسِ، ومَن رَمى بِهِ الشَّيطانُ مَرامِيَهُ، وضَرَبَ بِهِ تيهَهُ، وسَيَهلِكُ
فِيَّ صِنفانِ: مُحِبٌّ مُفرِطٌ يَذهَبُ بِهِ الحُبُّ إلى غَيرِ الحَقِّ، ومُبغِضٌ مُفرِطٌ
يَذهَبُ بِهِ البُغضُ إلى غَيرِ الحَقِّ. وخَيرُ النّاسِ فِيَّ حالاً النَّمَطُ الأَوسَطُ،
فَالزَموهُ. 3
پس، شما بدترين مردم هستيد كه شيطان، تيرهاى خود را به سويتان افكنده
و آواره گمراهىتان ساخته است. زود است كه در پيوند با من، دو گروه هلاك
شوند: دوستِ افراطپيشه كه دوستىِ من او را به غير حق كشانَد؛ و دشمنِ
زيادهورز كه دشمنىِ من، وى را از حق، دور سازد.نيكحالترين مردم در پيوند با من، كسانى هستند كه راه ميانه در پيش
گيرند. پس همراهِ ايشان باشيد.
خِرد، معيار سنجش اعمال
از نگاه دين، خِردورزى و تلاش كردن از سر خِرد و رفتار را باانديشه سنجيدن
1 - ر. ك: ح 2718
(خطبه امام عليه السلام در بين دو سپاه).2 - تاريخ الطبرى:
5/85.3 - نهجالبلاغة: خطبه 127، بحارالأنوار: 33/373/604.