يك. عُجْب (خودپسندى)
نخستين شاخه تَعَمُّق (تندروى) و تنسُّكهاى جاهلانه، خود
بزرگبينى و خودپسندى (عُجب) است. قُرّاء بهدليل افراط در تعبّد و
تنسّك و اين افراط را ارزشى مهم تلقى كردن، به اين بيمارى زشت
گرفتار آمدند و بر اثر اين بيمارى چنين پنداشتند كه هيچكس بهتر از آنها
نيست. چنين است كه پيامبر صلي الله عليه و آله در مقامى براى آن كه درون ناپيداى
يكى از آنان را در پيشديدش بنهد، از او پرسيد:أ قُلتَ فى نَفسِكَ حينَ وَقَفتَ عَلَى المَجلِسِ: «لَيسَ فِى القَومِ خَيرٌ مِنّى»؟قالَ: نَعَم. 1
آيا وقتى وارد مجلس شدى پيش خود گفتى كه: «در بين جمع، بهتر از من
كسى نيست؟».گفت: آرى.حضرت مىخواست بدو نشان دهد كه به بيمارىِ خودبزرگبينى و
خودپسندى مبتلاست. و در باره او و همانندهايش فرمود:إنَّ فيكُم قَوما يَدأَبونَ ويَعمَلونَ حَتّى يُعجِبُوا النّاسَ وتُعجِبَهُم أنفُسُهُم. 2
بين شما گروهى هستند كه پشت كار را مىگيرند و كار انجام مىدهند، به
گونهاى كه مردم را به شگفتى وا مىدارند و خود نيز مغرور مىگردند.
خطر عُجْب
عُجْب درميان بيمارىهاى اخلاقى خطرناكترين آنهاست. اينويژگى اگر در كسى پيشروى كند، غيرقابل علاج خواهد بود و هلاكت
را درپى خواهد داشت. كلام امام صادق عليه السلام نشانگر اين حقيقت
است:
1 - ر. ك: مسند أبى يعلى: 1 / 90، سنن الدار قطنى: 2 / 41، فتح البارى: 12 /
289.2 - فتح
البارى: 12/289.