دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ - جلد 6

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در چنگ دشمنانش افتاده بود؛ همانان كه به گاه آغاز اين
دعوت، او را دروغگو شمردند و آن‏گاه كه مردم را به آن فرا خوانْد، از
وطنش بيرونش راندند و چهره‏اش را به زردى نشاندند و عمو و خاندانش
را كُشتند؛ گويى كه او براى آنان مى‏كوشيد و اين همه زحمت را به جان
مى‏خريد تا ايشان آسوده باشند، همان سان كه ابوسفيان در روزگار عثمان
گفته بود، آن دم كه از كنار مزار حمزه گذشت و آن را لگدكوب كرد و گفت:
اى ابو عُماره! آنچه برايش با شمشير، يكديگر را مى‏نواختيم، امروز در
دست پسر بچّه‏هاى ما افتاده و با آن بازى مى‏كنند!

آن‏گاه، كار بدان جا كشيد كه معاويه به على عليه السلام فخر بفروشد، آن گونه
كه همانندان و برابران مى‏فروشند!

*
آن دم كه مادِر (نمادِ بُخل)، حاتمِ طايى را به بخل‏ورزى ننگنهد


*
و باقِل (نمادِ كوته‏سخنى)، قُس (نمادِ بلاغت) را به كوتاه‏گفتارىسرزنش كند؛



و ستاره سُها به خورشيد طعنه زند كه: «تو پنهانى!»و تيرگىِ
شب به صبح گويد كه: «تو رنگ پريده‏اى!»



*و زمين از سرِ سفاهت به آسمان فخر بفروشد

*
و سنگريزه‏ها و صخره‏ها به شهاب‏ها تفاخر ورزند.

بارى! آن دم كه چنين مى‏شود پس اى مرگ به ديدارم بيا، كه ديگر
زندگى نكوهيده است
و اى جان من! با من وقار ورز كه روزگار تو سرِ هزل دارد!

آن‏گاه، ديگر بار، به امير مؤمنان عرض مى‏كردم كه كاش مى‏دانستم چرا
باب مكاتبه و پاسخ‏دهى را ميان خود و معاويه گشود! و اگر ضرورت، به
چنين رويدادى انجاميد، چرا در نامه‏نگارى‏اش به او، به اندرز كفايت نكرد،
بى‏آن‏كه از افتخارشمارى و فخرفروشى دم زند! و اگر از اين دو نيز گريزى

/ 439