2. وا داشتن امام به بدگويى از خلفا - دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دانش نامه امیر المؤمنین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ - جلد 6

مؤلفان: محمد محمدی ری شهری، محمدکاظم طباطبایی، محمود طباطبائی نژاد؛ مترجمان: عبدالهادی مسعودی، مهدی مهریزی، ابوالقاسم حسینی، جواد محدثی، محمدعلی سلطانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دارد؛ امّا معاويه از پشتيبانى او سر باز زد.
در اين حال بود كه عثمان، آشكارا به وى گفت: تو مى‏خواهى من كشته
شوم و سپس خود را خونخواه من بشمارى. 1

2. وا داشتن امام به بدگويى از خلفا

معاويه نيك مى‏دانست كه على عليه السلام خود را نخستين پيشوا پس از
پيامبر صلي الله عليه و آله مى‏داند و بر آن است كه در ماجراى خلافت، بر وى ستم رفته
و از همين رو به مقاومت روى آورده است و مادام كه همسرش فاطمه
زهرا عليه‏السلام ، پاره تنِ پيامبر صلي الله عليه و آله زنده بود، از بيعت با ابو بكر، سر باز زد. ليكن
امام عليه السلام صلاح نمى‏ديد كه اين رأى را آشكار كند؛ زيرا به پراكندگى امّت
اسلام مى‏انجاميد و به نظام سياسى مسلمانان آسيب مى‏زد.

در اين رويكرد، يكى از هدف‏هاى معاويه در نبرد تبليغاتى‏اش آن
بود كه امام عليه السلام را به بدگويى از دو خليفه نخست وا دارد تا آن را
دستاويزى سازد براى اين كه وى را در پيشگاه افكار عمومى به حصار
افكَنَد و در تنگنايش اندازد و ميان ياران و پيروانش تفرقه پراكنَد.

نقيب ابوجعفر در اين باره گفته است:

معاويه در پى به ميدان كشيدن على عليه السلام بود، شايد از حال ابو بكر و عمر و
غصب حقّ خلافتش چيزى گويد و بدين سان، رسوا شود. پس همواره با
نامه پراكندن و پيك فرستادن، بر آن بود كه غافلگيرش كند تا وى در نامه‏اى
يا با پيكى، آنچه را از ابو بكر و عمر در دل دارد، آشكار سازد و آن‏گاه
معاويه، نزد مردم شام، آن را دستاويزى به زيان على عليه السلام سازد....

اين بلاى بزرگ، هم به انگيزه تباه ساختن انديشه شاميان براى دشمنى با
امام عليه السلام و هم به نيّتِ برانگيختنِ مردم عراق ضدّ وى بود؛ همانان كه سپاهيان
و همرازان و ياران او به شمار مى‏رفتند؛ چرا كه ايشان، جز اندكى شيعه
خاص،


تاريخ اليعقوبى:
2/175.

/ 439