بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
دارند، رَسَم و ايشان را ـ اگر خدا خواهد ـ براى رويارويى با دشمنان خدا، به يارى شما برانگيزم.اكنون عقبة بن عمرو انصارى را به اميرىِ مصر گماشته و چيزى از خود و شما براى نبرد فرو نگذاشتهام. پس مبادا گام پس نهيد يا شك به دل راه دهيد، كه من مالك بن حبيب يربوعى را در اينجا گماشته و فرمانش دادهام كه هر كه را گام پس نهد ـ اگر خدا خواهد ـ زودازود به شما ملحق سازد».پس مِعقل بن قيس رياحى برخاست و گفت: اى امير مؤمنان! به خدا سوگند، تنها بد دل از تو گام پس مىنهد و تنها منافق در يارىات شك به دل راه مىدهد. پس به مالك بن حبيب فرمان دِه كه بر جاىماندگان را گردن زند.على عليه السلام گفت: «من فرمان خويش را به او دادهام و وى ـ اگر خدا خواهد ـ در اجراى فرمان من كوتاهى نمىورزد».كسانى خواستند سخن بگويند؛ امّا امام عليه السلام مَركبش را ندا داد و مَركب، فرا پيش وى آمد. آنگاه كه خواست پاى در ركاب نهد، فرمود: «بسم اللّه!» و چون بر پُشت آن نشست، گفت: «سُبْحَانَ الَّذِى سَخَّرَ لَنَا هذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ* وَإِنَّـآ إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ؛ 1 منزّه است آن كه اين حيوان را رامِ ما فرمود؛ وگرنه ما بر آن توانا نبوديم. و هر آينه ما به سوى پروردگارمان باز مىگرديم».سپس گفت: «بار خدايا! به تو پناه مىبرم از رنج سفر و دلْ افسردگىِ بازگشت، و حيرانىِ پس از يقين، و بد به دل راه دادن درباره خانواده و دارايى و فرزندان. بار خدايا! تواى همراهِ سفر و جانشين در سرپرستىِ خانواده؛ و كسى جز تو نمىتواند اين هر دو باشد؛ چرا كه جانشين، همراه نيست و همراه، جانشين نتواند بود». 2 1 - زخرف، آيه 13 و 14.2 - وقعة صفّين: 131.