را ديدم كه در آن خون، غرقه بود و يارى مىخواست؛ امّا كسى به
يارىاش نمىآمد. سپس ديدم كه آن مردان سپيدْچهره از آسمان فرود
آمدند و ندا در دادند: اى خاندان پيامبر! صبور باشيد، صبور! شما به
دست پليدترينِ مردم كشته مىشويد. اى ابو عبد اللّه! اين بهشت مشتاقِ
توست.آنگاه، آن مردان سپيد روى به سويم آمدند و با بزرگداشتِ من
گفتند: مژده باد تو را اى ابو الحسن! هر آينه، فردا كه مردم نزد پروردگار
جهانها به پا مىايستند، خداوند، چشم تو را به فرزندت حسين روشن
گردانَد.سپس بيدار شدم، حال آن كه تاكنون چنين خوابى نديده بودم. به آن
كه جان على در دست اوست، سوگند، پيامبر راستگوىِ تأييد شده،
ابو القاسم، مرا خبر داد كه همين خواب، آرى همين خواب را هنگامِ
بيرون شدنم براى نبرد با تجاوزگران به خودمان، خواهم ديد. اين،
سرزمين كربلاست كه فرزندم حسين و پيروانش و دستهاى از فرزندان
فاطمه، دختِ محمّد صلي الله عليه و آله در آن دفن مىشوند. همانا اين مكان نزد
آسمانيان مشهور است و آن را به نام سرزمين كرب و بلا (اندوه و
آسيب) مىشناسند. هر آينه از اين زمين، گروهى برانگيخته خواهند شد
كه بىمحاسبه به بهشت داخل مىشوند». 1 ر.ك: ج 11، ص 133 (پيشگويى امام درباره حوادث آينده / شهادت امام حسين در
كربلا).
6 / 5
گذشتن سپاه از مدائن
2428.وقعة صِفّين ـ به نقل از عمر بن سعد ـ: سپس امام عليه السلام بهسوى ساباط 2 رهسپار شد تا به شهر بَهُرَسير 3 رسيد. آنجا، يكى
از يارانش به نام حُرّ بن سهم بن
1 - الفتوح: 2/551. نيز، ر. ك: وقعة
صفّين: 140.2 - جايىدر عراق در نزديكى مدائن وبَهُرَسير كه به «ساباطكسرا» شناخته
مىشود. (معجمالبلدان: 3/166)3 - جايى از
توابع بغداد، نزديك مدائن و ساباط. (معجم البلدان: 1 / 515)