بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
پس از صدور نظر موافق امام عليه السلام ، اشتر و اشعث به سپاه معاويه حمله كردند و بر آب چيره شدند. امام عليه السلام دستور داد لشكر به گونهاى آراسته شود كه هر دو سپاه بتوانند آب برگيرند. بدينسان، امام عليه السلام به پيروزى معنوى دست يافت، چنان كه تاريخ، آن را با آبِ زر در صفحات خويش ثبت كرد. امام عليه السلام ، در رويارويى با دشمن، براى دستيابى به پيروزى، استفاده از شيوههاى غير انسانى را ممنوع مىشمارَد.سپس امام عليه السلام نمايندگانش را به سوى معاويه گسيل داشت تا او را به فرمانبردارى فراخوانند و از جنگ و خونريزى پيشگيرى كنند؛ امّا چون نزد معاويه آمدند، وى ايشان را خشمگينانه راند.در ذىحجّه، برخوردها و درگيرىهايى پراكنده ميان دو سپاه رخ داد. از آنجا كه امام عليه السلام قصد داشت اين ماجرا به صلح، و نه جنگ، بينجامد، رويارويى ميان تمامِ دو سپاه صورت نمىپذيرفت.در محرّم سال 37 هجرى، اين برخوردهاى پراكنده پايان پذيرفت و گفتگوهاى صلح، جدّىتر شد، امّا همچون گذشته، بىنتيجه ماند.آنگاه كه همه راهها طى شد، امام عليه السلام براى جنگ مهيّا گشت. جنگ در روز چهارشنبه، يكم صفر سال 37 هجرى آغاز شد. در هفته نخست، جنگ بدين منوال گذشت:هر صبحگاه، يكى از فرماندهان دلاور سپاه امام عليه السلام به ميدان مىآمد و تا عصرگاهان با دشمن مىجنگيد. سپس جنگ تا روزِ پسين متوقّف مىشد، بى آن كه در اين مدّت، هيچ يك از دو طرف بر ديگرى پيروزى يابد.فرماندهان سپاه در اين روزها، از اين قرار بودند: مالك اشتر، عمّار بن ياسر، محمّد بن حنفيّه، عبد اللّه بن عبّاس، هاشم بن عُتبه و قيس بن سعد.در روز چهارشنبه هشتم صفر، جنگ شدّت گرفت و شكلى ديگر يافت،