اسب و سلاح و جامه و تازانه نبى
*موسى مَثَل، محمّد و هارون او على است
*از علم، جان پاك پيمبر مدينهاى است
*حيدر بُود كه در ره دين، گاهِ كارزار
*هارونْش خواند و داد مر او را خليفتى
*حيدر كه روى اوست كه مصباح ظلمتاست
*در گرمگاه حشر بنوشند دوستانْش
*روز غدير، آنچه نبى كرد با على
*در بدر و خندق، آنچه على كرد بهرِ دين
*از عترت و كتاب، جدايى گزيدهاى
*با تو نه ثِقل اصغر و نه ثِقل اكبر است. 1
خاص على بُود كه نبى را برادر است
*يك زادهاش شَبير و دگر زاده، شَبّر است
*حيدر، مر آن مدينه فرخنده را در است
*تيغش سپرشكاف و سنانش زرهدر است
*آن كاو به جمله خلق، دليلو رهبر است
*حيدر كه تيغ اوست كه مفتاح خيبر است
*از دوستگانهاى كه در او آب كوثر است
*مشهورِ باختر شد و مذكورِ خاور است
*چون آفتاب در همه عالم، مُشَهَّر است
*با تو نه ثِقل اصغر و نه ثِقل اكبر است. 1
*با تو نه ثِقل اصغر و نه ثِقل اكبر است. 1
به نقل از: نامه فرهنگيان، عبرت نايينى: 708 ـ 709 (نقل با تلخيص). ملك الشعراى صبا، قصيده
ديگرى نيز در مدح مولا على عليه السلام دارد كه خواندنى است (ر.ك: همان: 728).