فردى شجاع بود؛ ولى بخيلترينِ مردم بود. پدرش زبير نيز شجاع بود؛ ولى خسيس بود و عمر به وى گفت: اگر به خلافت برسى، مردم بطحا براى صاع و مُدّى غذا خواهند جنگيد.على عليه السلام مىخواست عبد اللّه بن جعفر را به سبب اسراف در مالش محجور اعلام كند. عبد اللّه حيلهاى به كار بست و زبير را در اموال و تجارتش شريك گردانْد. على عليه السلام فرمود: «اكنون به پناهگاهى پناه جُسته است» و او را محجور اعلام نكرد.طلحه نيز شجاع بود؛ ولى خسيس بود. آن قدر از بخشش خوددارى كرد كه پس از مرگش اموالى بىحساب به جاى گذاشت.عبد الملك نيز شجاع بود؛ ولى خسيس بود و در خساست، ضرب المثل شده بود و به سبب بُخلش به وى «رَشْح الحَجَر (پس نمِ سنگ)» مىگفتند.و تو خود مىدانى كه امير مؤمنان، در شجاعت و سخاوت چگونه بود و اين نيز از شگفتىهاى اوست. 1 4252.مناقب آل أبى طالب ـ به نقل از ابو على سينا ـ: هيچ كس جز على عليه السلام نبوده است كه هم شجاع و هم فيلسوف باشد. 2
1 - شرح نهجالبلاغة: 1/50 ـ 53.2 - مناقب آل أبى طالب: 2/49.