خود و شناخت اولياىِ خود، نورانى كنى كه تو بر هر چيزى توانايى. 1
ب ـ راهنمايى به مصلحتها
4384.امام على عليه السلام : بار خدايا! تو مأنوسترينِ مأنوسان براىاوليايت و با كفايتترين وكيل براى متوكّلان به خويش هستى. آنان را در نهانشان مىبينى و بر
درونشان، آگاهى دارى و نهايتِ نگرششان را مىدانى. پس رازهاى آنان بر تو آشكار است و
دلهايشان به تو مشتاق است. اگر تنهايىْ آنان را بيمناك سازد، ياد تو آنان را آرامش مىدهد و اگر
گرفتارىها بر آنان سرازير گردد، به تو پناه مىبرند؛ چون مىدانند كه زمام كارها به دست توست و
برآورد آنها از تقدير توست.بار خدايا! اگر در درخواستم سستى كردم و يا از خواستم غافل گشتم، مرا به مصلحتهايم
راهنمايى كن و دلم را به آنچه كه موجب رشد من است، گره زن كه در هدايتهاى تو، اين كار،
ناشناخته نيست و در بسندگىهايت، كار تازهاى نيست.بار خدايا! به بخششت مرا بگير و به عدالتت مگير. 2 4385.امام على عليه السلام ـ در طلب خير ـ: آنچه خدا خواست،
واقع شد. بار خدايا! از تو طلب خير مىكنم، همچون طلب كسى كه كارش را به تو سپرده و خويش را
به تو تسليم كرده و در كارش تسليم توست و تنها به تو رو نموده و در هر آنچه كه بر او فرود آيد، به تو
توكّل كرده است.بار خدايا! خير مرا بگزين و شرّ مرا مگزين؛ براى من باش و نه بر من؛ به من يارى رسان و نه بر
من؛ به من كمك كن و نه بر من؛ مرا توانمند ساز و نه بر من؛ و مرا به خوبى هدايت كن و گمراهم
مساز؛ و به تصميمت خشنودم كن و تقديرت را
1 -
بحارالأنوار: 94/94/12.2 - نهجالبلاغة: خطبه 227،
بحارالأنوار: 69/329/40 و 94/230/6.