فصل ششم: راهبردهاى تربيتىِ اسلام(1) - آیین تزکیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیین تزکیه - نسخه متنی

محمد حسن رحیمیان، محمدتقی رهبر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل ششم: راهبردهاى تربيتىِ اسلام(1)

راهبردهاى تربيتى اسلام عبارت اند از: عوامل و راه و روش هاى درونى و برونى، كه براى دست يابى به رشد و كمال، مورد استفاده قرار مى گيرند تا استعدادهاى معنوى و انسانى به ثمر نشسته و سجاياى خجسته اخلاقى ايجاد و تثبيت گردند.

اين راهبردها را ذيل هشت عنوان مى نگريم:

1- مربى و اسوه اخلاق

نخستين عاملِ سرنوشت ساز در تربيت، نقش مربى است. انسان همواره به مربى نيازمند بوده و براى شكل دادن به شخصيت خود، نمونه و سرمشق مى طلبد. اين نياز و طلب در فطرت ريشه دارد. عامل فطرى اين امر، نقص انسان است از يك سو و عشق او به كمال از سوى ديگر، به علاوه انعطاف پذيرى، تقليد، همانندسازى و قهرمان جويى كه به موجب آن مى كوشد تا خود را با چهره هايى كه در نظرش از والايى و برترى برخوردارند تطبيق دهد.

اين ويژگى براى جوانان از بيست تا بيست و پنج سالگى (دوره دانشگاهى) از اهميت بيشترى برخوردار است و همين امر، مسئله تربيت اخلاقى را براى اين دوره حساس جدى تر مطرح مى سازد. اگر از چنين زمينه هاى روانى درست بهره گيرى شود شخصيت اخلاقى جوانان به شيوه صحيح شكل خواهد گرفت.

مربى، معمار شخصيتِ انسان است و الگو و قاعده و دستورى مجسم كه آدمى آگاهانه يا ناخودآگاه از او تقليد كرده و شخصيت خود را طبق آن مى سازد. سعادت و شقاوت انسان به مسئله تربيت و وجود مربيان وابسته است. (1)

امام سجاد(ع) مى فرمايد: آن كس كه فرزانه اى ارشادگر ندارد هلاك خواهد شد: «هَلَكَ مَنْ لَيْسَ لَهُ حَكيمٌ يُرشِدُه». (2)

حضرت امام(ره) در خصوص نياز انسان به معلم و مربى اخلاق چنين مى فرمايد:

«چطور شد علم فقه و اصول به مدرّس نياز دارد، درس و بحث مى خواهد، براى هر علم و صنعتى در دنيا استاد و مدرّس لازم است، كسى خودرو و خودسر در رشته اى متخصص نمى گردد، فقيه و عالم نمى شود، ليكن علوم معنوى و اخلاقى كه هدف انبيا و از لطيف ترين و دقيق ترين علوم است، به تعليم نيازى ندارد و خودرو و بدون معلم حاصل مى شود؟» (3)

نياز به مربى جاى ترديد نيست اما مسئله مهم وجود مربى شايسته است، حال سخن در اين است كه اسلام براى تربيتِ صحيح چه كسانى را به عنوان مربى معرفى كرده و چه ويژگى هايى را معتبر دانسته است.

مربى در اسلام مصاديق متعددى دارد و به ترتيب رتبه و جايگاه شامل: مبدأ هستى، رسولان الهى، امامان معصوم(ع) و ديگر مربيان صالح مى شود. (4)

الف) خداوند

مربى واقعى انسان و همه موجودات جهان، پروردگار عالم است، اوست «رَبّ العالمين»، خالق، مدّبر، هدايت گر و تربيت كننده. به معناى حقيقى، آن كه بدون هدايت و تربيت او، حتى هدايت و تربيت پيامبران غيرممكن و ناموفق است. «اِنَّكَ لاتَهدِى مَنْ اَحْبَبْتَ وَ لكِنَ اللَّهَ يَهْدِى مَنْ يَشاءُ...» (5) «بَلِ اللَّهُ يُزَكِّى مَنْ يَشاءُ». (6)

اين هدايت و تربيت، مفهوم تكوينى آن عموم موجودات جهان را دربرمى گيرد: «...رَبُّنَا الَّذى اَعْطى كُلَّ شَئٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى » (7) اما نسبت به انسان داراى دو بعد تكوينى و تشريعى است: «اِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ اِمّا شاكِراً وَ اِمّا كَفوُراً» (8) ، «...وَاللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ و هُوَ يَهْدِىْ السَّبِيلَ». (9)

علاوه بر هدايت و تربيت عمومى كه خداوند نسبت به همه انسان ها دارد، تربيت ويژه اى را به برگزيدگان خود اختصاص داده كه پيامبران و اوصيا و اوليا را شامل مى شود، زيرا آنان الگوى «انسان كامل» و «امام» براى ديگر انسان ها هستند و به اين دليل مى بايست، نسخه برتر و نمونه اكمل و مصون از خطا و انحراف باشند تا جامه رهبرى بر قامت آنان راست آيد و اين جز در سايه تربيت ويژه الهى ميسر نخواهد بود. پيامبراكرم(ص) با اشاره به اين مطلب مى فرمايد:

«اَدَّبَنى رَبِّى فَاَحْسَنَ تأدِيبى» (10)

على(ع) درباره پيامبر اكرم(ص) و تربيت الهى نسبت به آن حضرت چنين مى فرمايد:

«هنگامى كه از شير مادر گرفته شد خدا بزرگ ترين فرشته از فرشتگان را شب و روز همنشين او فرمود تا راه هاى بزرگوارى و خوى هاى نيكوى جهان را فراهم نمود.»

«وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ صَلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَ آلِهِ مِن لَدُنْ اَنْ كانَ فَطِيماً اَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِه طَريقَ المَكارِمِ وَ مَحاسِنَ اَخْلاقِ الْعالَمِ لَيْلَهُ و نَهارَهُ» (11)

همچنين درباره خود و خاندانش مى فرمايد:

«ما ساخته دست پروردگارمان هستيم و مردم ساخته دست تربيت ما مى باشند:

«فَاِنّا صَنايِعُ رَبِّنا وَ النّاسُ بَعْدُ صَنايِعُ لَنا». (12)

/ 68