مقدمه - ارزش تاریخ در نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ارزش تاریخ در نهج البلاغه - نسخه متنی

عباس نصر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحيم

'ان لكم فى القرون السالفه العبره' "خطبه 181"

براى آنكه علوم بتوانند موجبات رشد و كمال انسانى را فراهم سازند، در اين مقطع خاص تاريخى بيش از هر چيز نياز به نظام ارزش الهى دارند تا بدينوسيله از نظام ارزشى استعمارگرانه ى غرب نجات يافته و به مسير اصلى خويش كه رشد همه جانبه ى بشريت است بازگردند. ضعف علمى مسلمين پس از افول تمدن اسلامى، موجب گشت كه ارزشهاى غربى بتوانند هاله اى از نظام مشركانه و استعمارگرانه را در راستاى تحقق بخشيدن به فلسفه ى 'اومانيسم' "اصالت بشر در برابر خدا" بر علوم تحميل نمايند، هنگامى كه 'قوه ى محركه و دستگاه جهت بخش' علوم، نظام ارزشى مبتنى بر انديشه هاى الهى باشد، علم ميتواند علاوه بر رفع معضلات روزمره ى بشرى- و بدون وجود تبعات فسادآور- معراج انسانيت را نيز فراهم و مبلغ
انديشه ى خداگرائى گردد، از اين لحاظ وضعيت كنونى مسلمين گوياى اين نكته است كه- نظام ارزش دهنده و ارزش گذار علوم- مخلوطى از ارزشهاى غربى و اسلامى است، همين تداخل ارزشها موجب شده است كه دانش ما بر اساس آرمانهاى اسلامى شكل نگيرد و بدنبال خود فرهنگ و تفكر اخلاق درهم و برهمى را پايه گذارى نمايد، چرا كه محتواى علوم كه غالبا صحيح هم هست، در نظام ارزشى مشركانه ى غربى غوطه ورند، تا زمانيكه چنين وضعيتى را دارا مى باشند. ما نيز سرنوشتى بهتر از آنچه در قرن گذشته دچار آن بوده ايم نخواهيم داشت.

از زمانى كه جوشش و جهش علمى در دنياى اسلام فروكش كرد و دچار ركود شديم، ارتباط مبانى دينى با شاخه هاى علوم يك يك فراموش و ضعيفتر و ضعيفتر شده و در لابلاى اوراق تاريخى مدفون گشت. كار علمى بگونه اى اختصاص به معارف مذهبى يافت كه به مرور از مسير الگوى والاى خود كه دانشگاه امام صادق "ع" باشد خارج و يكجانبه شد. مسلما اگر همان سيره ى جعفرى "ع" اجرا مى شد، امروزه براى اينكه بفهميم مثلا چه ارتباطى بين فقه و شيمى در نظام دانشگاه امام صادق "ع" برقرار بوده كه هر دو در كنار همديگر تدريس مى گشته اند، دچار مشكل نمى شديم، يا بحثهائى نظير پيوند روحانى و دانشجو خودبخود منتفى و اصولا غرب كانون صدور علم و تمدن نبود...

دانشگاههاى جديد كه با هدف پرورش دهندگى 'طبقه ى پادو براى صنعت غرب' در كشورهاى مستعمره، از جمله ايران به وجود آمد، درگذشته همواره نظام ارزشى متناسب با اين وظيفه را القاء و عمدتا تربيت كننده ى عناصرى بوده است كه تار و پود و استخوان بندى فرهنگ و اقتصاد
و تكنولوژى وابسته را فراهم نمايد. مسلما اين دانشگاهها هنگامى بطور كامل در خدمت ملت و مكتب خود درخواهند آمد كه در نظام ارزشى اسلام هضم شده و سمت گيرى و قوه ى محركه ى خود را بطور همه جانبه از مذهب اسلام اخذ نمايند. طرحى بنيادى كه ميتواند بسيارى از مشكلات مرتبط با علم را در جامعه ى ما مرتفع نمايد. اين است كه آبشخور واحدى براى ارزشگذاريهاى علمى به وجود آيد، يعنى درخت علم با همه ى شاخ و برگهايش از يك زمين و يك فلسفه، ارزشهاى خود را جذب نمايد. از دو منبع ارزشى ارتزاق كردن، نه تنها رشد محتواى علمى را تهديد مى كند بلكه عوارضى را بر جامعه تحميل مى نمايد. 'دردهائى نظير غرب زدگى، اختلاف بين حوزه و دانشگاه، عدم كارآئى لازم متخصصين، با وجود تخصص، به دليل تعارض فكرى آنها با افكار مردم خود و... همه ى اينها امراضى است كه به اين مسئله بازگشت دارد'.

در اين ميان علوم انسانى كه سرمرز اين مباحث است بيش از علوم ديگر در معرض كشاكش بوده و از حساسيت صد چندان برخوردارند.

از آنجا كه عنوان اين گفتار مرتبط با علم تاريخ است، به عنوان نمونه وضع كنونى آنرا از نظر مى گذرانيم.

اين علم در قبل از پيروزى انقلاب اسلامى، در دانشگاههاى ما، با هدف تثبيت نظام شاهنشاهى و با گرايشات ناسيوناليستى تنظيم و تدريس مى شد. البته روشنفكرانى از بين اساتيد نيز در لفافه و در جهت رشد تفكر مبارزاتى آن را ارائه مى نموند.

/ 31