معيار پرتكرار - با جوان تا آسمان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

با جوان تا آسمان - نسخه متنی

مهدی هادوی تهرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

معيار پرتكرار

امام در انتهاى اين سفارش مى فرمايند: امر به معروف كن تا خود از خانواده ى معروف شوى، تكن من اهله .

اين جمله ى كوتاه امام على دو ثمره ى باارزش دارد، يكى فردى و ديگرى اجتماعى.

ارزش فردى آن اين است كه وقتى تو ديگرى را امر كردى كه كار خوبى را انجام دهد، خودت لاجرم آن كار را انجام خواهى داد و چون كسى را از كار زشتى نهى كردى، اگر به همان كار زشت آلوده شوى خودت شرمسار خواهى شد.

از سوى ديگر و در حيطه ى اجتماعى، وقتى اين امر به معروف و نهى از منكر انجام شد و به صورت روح اجتماعى درآمد، اجتماع اسلامى تبديل به خانواده ى خوبى ها مى شود.

حركتى كه جوان آغاز مى كند و آن حركت تكرار مى شود تا همه ى جامعه ى مسلمان به آن خو بگيرند ديگر جايى نمى گذارد كه خود اين فرد، دست به ارتكاب خلاف بزند.

خود اين مسلمان نيز اگر در زمانى و هنگامه اى تحت تأثير تمايلات شيطانى قرار گرفت، چون جامعه ى پيرامونش همه خوبند و خانواده اى بزرگند كه بر محور خوبى و معروف حركت مى كنند، همه او را از آن كار نهى خواهند كرد.

و او كه آغازگر اين راه بوده است خود از نعمت خانواده اى نمونه بهره مند خواهد شد كه به او مجال بدى و خلاف نمى دهند.

امر به معروف نظارتى همگانى را بانى مى شود كه در آن نيازى به ناظر و محتسب نيست.

گاه شنيده مى شود در جايى خلافى صورت مى گيرد و برخى اعتراض مى كنند چرا ناظر نمى گذاريد؟ سئوال مى كنيم: اگر ناظر خود خلاف كرد، چه؟ براى او هم ناظر بگذاريم؟ اگر اين ناظر دوم هم خلاف كرد، چه؟ امر به معروف و نهى از منكر نظارت همگانى در همه ى اركان جامعه است.

با امر به معروف، جامعه ى اسلامى را به خانواده اى از خوبى ها تبديل مى كنند كه همه ناظر، مواظب و دلسوز يكديگرند و همه مى دانند كه اگر كشتى اجتماعشان در نقطه اى سوراخ شود، گرچه اين سوراخ در زير پاى ديگرى باشد، باعث هلاك همه ى كشتى نشستگان خواهد شد.

معيار تعيين كننده

امام در آخرين فرازهاى اين بخش مى فرمايند: سرزنش سرزنش كنندگان تو را از راه باز مدارد(35) .

جوان وقتى راه را شناخت بايد در مسير حق پايدار باشد.

قطعاً مسير، مسير هموار و آماده اى نيست و با مشكلات مواجه است، قطعاً افرادى يافت خواهند شد كه با سرزنش و استهزا انسان را نسبت به ادامه ى راه دلسرد مى كنند.

بايد مقاومت كرد.

اگر اهل كسب و كار باشى و سلامت، خواهند گفت: اى بابا با اين شكل كه تو معامله مى كنى، هيچ وقت به هيچ جا نمى رسى.

زرنگ باش از فلانى ياد بگير دو ساله بارش را بست!! و....

اگر كارمند اداره باشى: بابا اين چه جور كاركردنه، حالا واجب نيست كه تا ارباب رجوع آمد، كارش تمام شود، بگو بعداً بيايد، يك نفسى بكش.

مگر دولت به تو چقدر حقوق مى دهد كه خودت را برايش مى كشى! و....

امام على توصيه قرآن را تكرار مى نمايد: سرزنش سرزنش كنندگان تو را در مسير خدا سرد و نااميد نكند.

به سخن آنان گوش نده و در مسير حق بردبار و صبور باش و بدان كه نتيجه ى نهايى از آن افراد با تقواست(36) ، موفقيت از آن متقين است و پيروزى با آنهاست.

سرزنش كننده هرچه مى خواهد بگويد و هر چه توان دارد، تو را نكوهش كند، پيروزى از آن توست، تو كه حق را شناختى و بر آن پافشارى كردى.

اگر اين عزم اين اعتماد و اين ثبات قدم در جوان بوجود آمد و بر خدا توكل كرد عاقبت و پيروزى نهايى از آن اوست...

/ 26