نان و پنیر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نان و پنیر - نسخه متنی

شیخ بهایی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تمثيل





  • بي نمازى با يكى از اهل راز
    گفت هر وقتى كه كردم قصد آن
    و آن دگر گفتش كه من كردم نماز
    تا برون آيم ز فقر و احتياج
    حاصلى از وى توقع داشتم
    اين بود احوال جهال، اى عزيز
    واجبى را در خيال، اين گمرهان
    داده نسبت بخل يا غفلت به وى
    غير ممكن، كى ز ممكن كرد فرق
    تا نشد اوصاف امكانيش فهم
    ساحت عزت، چه سان داند برى
    تا ندانسته است اعراض عدد
    هرچه گويد، در رضا و در غضب
    گرچه تقديس خداوند صمد
    زان جهت گوييم جمعى از عوام
    ليك، اين اسلام، حكم ظاهر است
    گرنه فضل از حق خود دارد قبول
    بلكه آن تقليد هم از مشكلات
    ز آن، نبى مجمل رساند اول پيام رفته رفته، عقلها چون شد قوى
    رفته رفته، عقلها چون شد قوى



  • خواست گويد علت ترك نماز
    آفتى آمد به مالم، ناگهان
    مدتى بسيار و شبهاى دراز
    گيرد آن دكان و بازارم رواج
    چون نشد، يكبارگى بگذاشتم
    اين بودشان پايه ى قدر و تميز
    كرده اند از جهل خود، ممكن گمان
    در مقايل، خويش را دانسته شيء
    آنكه در درياى تشبيه است غرق
    كى تواند ديد كوته، دست وهم
    از خلاء و سطح و بعد جوهرى
    بر چه معنى خواهدش گفتى احد
    زان منزه دان، جناب قدس رب
    از ره تقليد هم ممكن بود
    يافته در سلك اسلام، انتظام
    تا برون آيد ز گبر و بت پرست
    كى شود مقبول تقليد اصول
    اصل مطلب چون بود از غامضات
    كه در آن منظور بودش خاص و عام يافت بسطى مجملات معنوى
    يافت بسطى مجملات معنوى


/ 21