نگاهى به صحنه غدير
در سال دهم هجرت، [مطالب اين بخش از كتاب 'اسرار غدير' اقتباس شده و به طور مفصل در آن كتاب ذكر شده است. در اينجا منابع زير براى مراجعه معرفى مى شوند:
بحارالانوار: ج 21 ص 390-360 ؛ ج 28 ص 114-95؛ ج 37 ص 207-110. اثبات الهداة: ج 2 ص 114؛ ج 3 ص 558. عوالم العلوم: ج 15:3 ص 300-50. الغدير: ج 1 ص 15-10.] به دستور الهى آخرين سفر پيامبر صلى الله عليه و آله به مكه براى تعليم حج و اعلام ولايت ائمه عليهم السلام آغاز شد. در اين سفر بيش از يكصد و بيست هزار نفر آن حضرت را همراهى مى كردند كه در شرايط آن زمان سابقه نداشت.
بلافاصله پس از پايان مراسم حج، اعلام شد همه ى حجاج از مكه خارج شوند و براى برنامه اى مهم در غدير خم- كه كمى قبل از محل جداشدن كاروانها بود- حضور يابند.
سه روز پس از پايان مراسم حج، سيل جمعيت به سوى غدير حركت كردند.
اجتماع عظيم در غدير
با رسيدن به محل موعود، فرمان توقف از سوى پيامبر صلى الله عليه و آله صادر شد و مَركبها از حركت ايستادند و مردم پياده شدند و هر كس جايى براى توقف سه روزه آماده كرد.
به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله، سلمان و ابوذر و مقداد و عمار مكانى را زير چند درخت كهنسال آماده كردند، و روى درختان پارچه اى براى سايبان قرار دادند. در زير سايبان، منبرى به بلندى قامت پيامبر صلى الله عليه و آله از سنگها و روانداز شتران ساختند به طورى كه حضرت هنگام خطبه بر همه ى مردم مشرِف باشند.
هنگام ظهر، پس از اداى نماز جماعت، پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز منبر ايستادند و اميرالمؤمنين عليه السلام را فرا خواندند تا بر فراز منبر در سمت راست حضرت بايستند. قبل از شروع خطابه، اميرالمؤمنين عليه السلام بر فراز منبر يك پله پايين تر در طرف راست آن حضرت ايستاده بودند.
با در نظر گرفتن اين شكل خاص از منبر و سخنرانى، كه دو نفر بر فراز منبر در حالت قيام ديده مى شوند و بيش از صد و بيست هزار نفر اين منظره ى بديع را مى نگرند، به استقبالِ سخنانِ حضرت خواهيم رفت.
يادآور مى شود كه اجتماع 120 هزار نفر براى يك سخنرانى و در مقابل يك خطيب كه همه شخص او را
ببينند در دنياى امروز هم مسئله ى غير عادى است، تا چه رسد به عصر بعثت كه در گذشته ى شش هزار ساله ى انبيا تا آن روز هرگز چنين مجلس عظيمى براى سخنرانى تشكيل نشده بود.
سخنرانى پيامبر
سخنرانى تاريخى پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير كه حدود يك ساعت طول كشيد در يازده بخش قابل ترسيم است:
حضرت در اولين بخش سخن، به حمد و ثناى الهى پرداختند و صفات قدرت و رحمت حق تعالى را ذكر فرمودند، و بعد از آن به بندگى خود در مقابل ذات الهى شهادت دادند.
در بخش دوم، سخن را متوجه مطلب اصلى نمودند و تصريح كردند كه بايد فرمان مهمى درباره ى على بن ابى طالب ابلاغ كنم، و اگر اين پيام را نرسانم رسالت الهى را نرسانده ام و ترس از عذاب او دارم.
در سومين بخش، امامت دوازده امام بعد از خود تا آخرين روز دنيا را اعلام فرمودند تا همه ى طمعها يكباره قطع شود. از نكات مهم در سخنرانى حضرت، اشاره به عموميت ولايت آنان بر همه ى انسانها، در طول زمانها و در همه ى مكانها و نفوذ كلماتشان در جميع امور بود، و نيابت تام ائمه عليهم السلام را از خدا و رسول صلى الله عليه و آله در حلال و حرام و جميع اختيارات اعلام فرمودند.
در بخش چهارم خطبه، پيامبر صلى الله عليه و آله با بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند:
'مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ': 'هر كس من نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر بوده ام اين على هم نسبت به او صاحب اختيارتر است. خدايا دوست بدار هر كس على را دوست بدارد، و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و يارى كن هر كس او را يارى كند، و خوار كن هر كس او را خوار كند'.
سپس كمال دين و تمام نعمت را با ولايت ائمه عليهم السلام اعلام فرمودند، و بعد از آن خدا و ملائكه و مردم را بر ابلاغ اين رسالت شاهد گرفتند.
در بخش پنجم حضرت صريحاً فرمودند: 'هر كس از ولايت ائمه عليهم السلام سر باز زند اعمال نيكش سقوط مى كند و در جهنم خواهد بود'. بعد از آن شمه اى از فضايل اميرالمؤمنين عليه السلام را متذكر شدند.
مرحله ى ششم از سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله غضب الهى بر دشمنان اهل بيت را نمودار كرد. حضرت با تلاوت آيات عذاب و لعن از قرآن فرمودند:
منظور از اين آيات عده اى از اصحاب من هستند كه مأمور به چشم پوشى از آنان هستم، ولى بدانند كه خداوند ما را بر معاندين و مخالفين و خائنين و مقصرين حجت قرار داده، و چشم پوشى از آنان در دنيا مانع از عذاب آخرت نيست.
سپس با اشاره به امامانِ گمراهى كه مردم را به جهنم مى كشانند فرمودند: 'من از همه ى آنان بيزارم'. همچنين با اشاره ى رمزى به 'اصحاب صحيفه ى ملعونه'، تصريح كردند كه بعد از من مقام امامت را غصب مى كنند و غاصبين را لعنت كردند.
در بخش هفتم، حضرت تكيه ى سخن را بر اثراتِ ولايت و محبت اهل بيت عليهم السلام قرار دادند و فرمودند:
اصحاب صراط مستقيم در سوره ى حمد شيعيان اهل بيت عليهم السلام هستند.
سپس آياتى از قرآن درباره ى اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنها را به شيعيان و پيروان آل محمد عليهم السلام تفسير نمودند. آياتى هم درباره ى اهل جهنم تلاوت كردند و آنها را به دشمنان آل محمد عليهم السلام معنى نمودند.
در بخش هشتم مطالبى اساسى درباره ى حضرت بقية اللَّه الاعظم حجة بن الحسن المهدى ارواحنا فداه فرمودند و به اوصاف و شئون خاص حضرتش اشاره كردند، و آينده اى پر از عدل و داد به دست امام زمان عجل اللَّه فرجه را به جهانيان مژده دادند.
در بخش نهم فرمودند: پس از اتمام خطابه شما را به بيعت با خودم و سپس بيعت با على بن ابى طالب دعوت مى كنم. اين بيعت به امر خداوند تعالى است و پشتوانه ى اين بيعت آن است كه من با خداوند بيعت كرده ام، و على هم با من بيعت نموده است. پس اين بيعتى كه با على مى نماييد بيعت با حق تعالى است.
در دهمين بخش، حضرت درباره ى احكام الهى سخن گفتند كه مقصود بيانِ چند پايه ى مهم عقيدتى بود: از جمله اينكه چون بيان همه ى حلالها و حرامها توسط من امكان ندارد، با بيعتى كه از شما درباره ى ائمه عليهم السلام مى گيرم حلال و حرام را تا روز قيامت بيان كرده ام، زيرا علم و عمل آنان حجت است. ديگر اينكه بالاترين امر به معروف و نهى از منكر، تبليغ پيام غدير درباره ى امامان عليهم السلام و امر به اطاعت از ايشان و نهى از مخالفتشان است.
در آخرين مرحله ى خطابه، بيعتِ لسانى انجام شد و حضرت فرمودند: 'خداوند دستور داده تا قبل از بيعت با دست، از زبانهاى شما اقرار بگيرم'.
سپس مطلبى را كه مى بايست همه ى مردم به آن اقرار مى كردند تعيين كردند كه خلاصه ى آن اطاعت از دوازده امام عليهم السلام و عهد و پيمان بر عدم تغيير و تبديل و بر رساندن پيام غدير به نسلهاى آينده و غايبان از غدير بود.
كلمات نهايى پيامبر صلى الله عليه و آله دعا براى اقراركنندگان به سخنانش و نفرين بر منكرين اوامر آن حضرت بود و با حمد خداوند خطابه ى حضرت پايان يافت.
بيعت عمومى
پس از اتمام خطابه ى پيامبر صلى الله عليه و آله، دو خيمه بر پا شد كه در يكى خود آن حضرت و در ديگرى اميرالمؤمنين عليه السلام جلوس فرمودند. مردم دسته دسته وارد خيمه ى حضرت مى شدند و پس از بيعت و تبريك، در خيمه ى اميرالمؤمنين عليه السلام حضور مى يافتند و با آن حضرت بيعت مى كردند و تبريك مى گفتند.
زنان نيز، با قرار دادن ظرف آبى كه پرده اى در وسط آن بود بيعت نمودند. به اين صورت كه اميرالمؤمنين عليه السلام دست مبارك را در يك سوى پرده داخل آب قرار مى دادند و در سوى ديگر زنان دست خود را در آب قرار مى دادند.
وقايع سه روز در غدير
در طول سه روز توقف در غدير پس از ايراد خطابه، چند ماجرا به عنوان تأكيد و به نشانه ى اهميت غدير به وقوع پيوست كه شرح آن چنين است:
پيامبر صلى الله عليه و آله در اين مراسم، عمامه ى خود را- كه 'سحاب' نام داشت- به عنوان افتخار بر سر اميرالمؤمنين عليه السلام قرار دادند.
حسان بن ثابت از پيامبر صلى الله عليه و آله درخواست كرد تا در مورد غدير شعرى بگويد، و با اجازه ى حضرت اولين شعر غدير را سرود.
جبرئيل عليه السلام به صورت انسانى ظاهر شد و خطاب به مردم فرمود: 'پيامبر براى على بن ابى طالب عهد و پيمانى گرفت كه جز كافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمى زند'.
مردى از منافقين گفت: 'خدايا اگر آنچه محمد مى گويد از طرف توست سنگى از آسمان بر ما ببار يا عذاب دردناكى بر ما بفرست'. در همان لحظه سنگى از آسمان بر سر او فرود آمد و او را هلاك كرد، و اين معجزه تأييد الهى بر غدير را براى همگان روشن كرد.
پس از سه روز مراسم پر شور غدير پايان يافت، و آن روزها به عنوان 'ايام الولاية' در صفحات تاريخ نقش بست. مردم پس از وداع با پيامبرشان و معرفتِ كامل به جانشينان آن حضرت تا روز قيامت، راهى شهر و ديار خود شدند. خبرِ واقعه ى غدير در شهرها منتشر شد و به سرعت شايع گرديد و بدين گونه خداوند حجتش را بر همه ى مردم تمام كرد.
همزمان با واقعه ى عظيم غدير ، منافقين نيز به توطئه چينى پرداختند، و سركردگان آنان صحيفه ى ملعونه را بين خود امضا كردند كه خلافت را از اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله خارج كنند. سپس به جلب گروههايى از مهاجر و انصار پرداختند، و در بازگشت از غدير قتل آن حضرت را طراحى كردند. با خنثى شدن توطئه ى قتل، آنان در مدينه اساسنامه ى ديگرى براى سقيفه نوشتند؛ و اين چنين در برابر غدير به مبارزه برخاستند.
اگرچه منافقين توطئه هاى خود را اجرا كردند، ولى با گذشت هزار و چهارصد نام غدير همچنان بر بلندترين قله ى تاريخ اسلام مى درخشد و خورشيد رفيع هدايت است.
امروز احساس حضور غديريان قرن چهاردهم در كنار درختان غدير تحسين برانگيز است، كه با قلب خود بوسه ى بيعت بر دستان مبارك وارث غدير مهدى زهرا عليه السلام مى زنند، و در انتظار قدومش آيه هاى غدير را ذكر لب ساخته اند.
مدارك و اسناد خطبه غدير
منابع خطبه غدير
متن مفصل و كامل خطبه ى غدير در نُه كتاب از مدارك شيعه با اسناد متصل نقل شده،كه هم اكنون چاپ شده و در دسترس است. روايات اين كتابها به سه طريق منتهى مى شود:
1- روايت امام محمد باقر عليه السلام، كه با اسناد معتبر در چهار كتاب 'روضة الواعظين': ج 1 ص 89 ، 'الاحتجاج': ج 1 ص 66 ، 'اليقين': ص 343 باب 127، و 'نزهة الكرام': ج 1 ص 186 نقل شده است.
2- روايت حذيفة بن يمان، كه با اسناد متصل در كتاب 'الاقبال': ص 454 و 456 نقل شده است.
3- روايت زيد بن ارقم، كه با اسناد متصل در چهار كتاب 'العُدَد القوية': ص 169 ، 'التحصين': ص 578 باب 29 از قسم 2، 'الصراط المستقيم': ج 1 ص 301 ، و 'نهج الايمان': ص 92 نقل شده است.