پيشگفتار - حج در ادب فارسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حج در ادب فارسی - نسخه متنی

خلیل الله یزدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيشگفتار

... وَ للهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ استَطاعَ إلَيهِ سَبيلا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِىٌّ عَنِ الْعالَمِينَ

«حج، حقّ خداوند است بر بندگان، آنان كه توان مالى و جسمى دارند و قادر به سفر هستند، ملزم به اداى اين حق اند. و خداوند كسانى راكه داراى شرط بوده و قادر به اداى اين فريضه باشند و لى انجام ندهند، كافر شمرده است.»

درباره اين عمل عبادى ـ سياسى، از طرف دانشوران صاحبنظر، تعبيرهاى گوناگونى شده است كه در كمتر موردى از عبادات ديگر، اينگونه تعابير را مى بينيم.

مؤلف وسائل الشّيعه، حج را يكى از پايه هاى مهم دين شمرده و گفته است:

«بُنى إلاسلام عَلى خمسة أشياء: على الصَّلاةِ وَالزّكاةِ وَالحَجّ وَالصَّوم وَالْوِلايَة».

و همو گفته است

«لايَزالُ الدِّينُ قائِماً ما قامَتِ الْكَعْبَةُ».(4) و نيز آورده است: «لا تَتْرُكُوا حَجَّ بَيْتِ رَبِّكُم فَتُهْلِكُوا» يا «لَوْ تَرَكَ النّاسُ الْحَجَّ اُنْزِلَ عَلَيهِمُ العَذابُ».

بايد دانست كه حج: «رِياضَـةٌ نَفْسـانِيَّةٌ وَ طاعَـةٌ مالِيَّة، وَ عِبـادَةٌ بَدَنِيّة قَولِيَّةٌ وَ فِعْلِيَّة» است.

حج، عشق و تعبّد است، بندگى خداست، يك بسيج توحيدى است; بسيج بر ضدّ تفرقه، مرزهاى مصنوعى كه استعمارگران براى ايجاد تفرقه بين مسلمانهاى جهان به وجود آورده اند، بسيج بر ضدّ ملّى گرايى، شرك و...

در حج است كه مسلمانها با عالم بالا هماهنگى مى كنند; همانگونه كه فرشتگان طواف بيت المعمور را بجا مى آورند، اينان برگِرد بيت الله (كعبه) به طواف مشغول مى شوند. نه تنها بُعد معنوى حج كه بعد اقتصادى اين فريضه نيز بسيار مهم و مورد تأكيد است. در بحار الأنوار آمده است: «...حَجُّوا تَسْتَغْنُوا»، نيز «حَجُّوا اعْتَمِرُوا وتَصِحَّ أجسامُكم و تَتَّسِعَ أرْزاقكم و يصلح ايمانكم وَ تكفّوا مؤونة النّاس و مؤونة عيالاتكم ...».

اينها بخش اندكى از منافعِ بسيارِ حج است كه خداوند خود در آيه 28 سوره حج فرموده است: لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ....

حج، بندگى بى چون و چراى خداست، يك آزمايش بزرگ است، عشق و عبوديّت است، پرواز به سوى خداست، موجب بخشش خطاهاى ـ گذشته ـ زائر بيت الله است.

به فرموده على(عليه السلام) حج، تكبّر و خودخواهى را از قلبها مى زدايد و تواضع و فروتنى در دل ايجاد مى كند; «... اِخراجاً لِلتّكبُّر مِنْ قُلُوبهم و اِسْكاناً لِلتذلّل في نُفُوسِهِم».

و حج به انسان آرامش مى بخشد; «الحجّ تسكين القلوب».

كوتاه سخن آن كه: حج زنده كننده آثار رسول خداست و كعبه مركز و محور قيام است; آنجا كه خداوند مى فرمايد: وَلَقَدْ اَرْسَلْنا رُسُلَنا بِاْلبَيِّناتِ وَ اَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَالْمِيزانَ لِيَقُومَ النّاسُ بِاْلقِسْطِ ...(8) و در سوره مائده، آيه 97 مركز اين قيام هميشگى را مشخّص كرده است: جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ اْلبَيْتَ اْلحَرامَ قِياماً لِلنّاسِ....

افسوس كه به مرور زمان حج به صورتى در آمده است كه پيامبر خدا از آن خبر داده است. آن حضرت در آخرين سفر حجّ خود، خطاب به مردم فرمود: «زمانى مى رسد كه ثروتمندان امّت من براى تفريح به حج مى روند و مردم عادى براى تجارت و فقراى امت براى خودنمايى و كسبِ عنوان و اعتبار به اين سفر مى پردازند.

پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) اين سخنان را زمانى فرمودند كه سلمان فارسى در خدمت آن حضرت بود و هر جمله ايشان موجب تعجب سلمان مى شد وحضرت به خدا سوگند مى خوردند كه اين حوادث در آينده به وقوع خواهد پيوست.

اين نوع حج گزاردن نيرنگى است كه دشمنان اسلام براى تضعيف نيروى عظيم مسلمانها به كار گرفته اند و حج را بى محتوا كرده اند، اصل برائت از مشركين ركم رنگ ساخته و در اين كنگره عظيم حج فرصتى براى گردهمايى و تبادل نظرها ومشورتهاى سياسى، مذهبى و اقتصادى مسلمانها باقى نگذاشته اند و حج را منحصر كرده اند به يك مشت اعمال تكرارىِ تقليدى كه خيلى ها معنا و مفهوم و فلسفه آنها را نمى فهمند و بسيارى از حاجيهاى ما، حتى نمى دانند كه ابراهيم(عليه السلام) كه بوده و چه كرده است و...

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «الحجُّ حجّان: حجٌّ لِلّهِ وحَجٌّ لِلنّاس فَمَنْ حَجَّ لِلّهِ كانَ ثَوابُهُ عَلى الله الجَنَّةَ وَ مَنْ حَجَّ لِلنّاسِ كانَ ثَوابهُ عَلَى النّاسِ يَوْمَ اْلقِيامَةِ».

پيداست كه مردم در روز قيامت خود محتاجند و به ديگرى نمى پردازند. پس تنها حجّى مقبول است كه در آن هدفى جز خدا نباشد و حاجى منتظر تعريف و تمجيد مردم و احترام آنان نماند، چنين حج گزارى مورد بخشش خداوند قرار خواهد گرفت.

امام سجّاد(عليه السلام) مى فرمايد: «مَنْ حَجَّ يُريدُ بِهِ َوجْهَ الله لا يُريدُ بِهِ رِياءً وَ لا سُمْعَةً غَفَرَاللهُ لَهُ البَتَّةَ».

گفتيم كه خداوند حج را حق خود شمرده، پس در حج بايد خلوص باشد و بس. عمل خالص را امام صادق(عليه السلام) اينگونه تعريف نموده اند:

«... َو الْعَمَلُ اْلخالِصُ الّذي لا تُريدُ أَنْ يَحْمِدَكَ عَلَيْهِ أحَدٌ إِلاّ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ».

حج، از بزرگترين و مهمترين اعمال عبادى ـ سياسى شمرده مى شود، اهميت اين عمل به اندازه اى زياد است كه خداوند حتى به اسبهاى حاجيان و شتران آنها سوگند ياد مى كند و مى فرمايد: وَ الْعادِياتِ ضَبْح.

على(عليه السلام) درباره اين آيه، كه ابن عباّس آن را در ارتباط با اسبهاى جهادگران جنگ بدر تفسيركرده بود، با اطمينان كامل و ذكر دلايلى چند فرمودند: منظور اسبها و شترهايى هستند كه حجاج را از عرفات به مشعر و از مشعر به منا مى رسانند.

/ 62